اغلب مدیران به چارچوب و فرایند کار توجه و قوانین را تعیین میکنند ولی به این نکنه که یک انسان قرار است آن مدل را پیاده سازی کند، قوانین را بپذیرد و اجرا کند، توجه نمی کنند

فرض کنید شما یک برنامه جانشین پروری می خواهید در سازمان پیاده سازی کنید

فرایند جانشین پروری در واحد منابع انسانی طراحی میشود و به صورت یک دفترچه به مدیر واحد فروش بازاریابی ابلاغ میشود
نهایتا یک جلسه بین مدیر منابع انسانی و مدیر بازاریابی و فروش برگزار‌ و فرایند جانشین پروری به او توضیح داده میشود
و مدیر تایید میکند که همه فرایند را متوجه شده و پذیرفته تا اجرا کند.
او نیز به سرپرستان فروش و بازاریابی فرایند جانشین پروری را ابلاغ میکند و توضیح میدهد

اما نتیجه احرای این فرایند با آنچه قبلا پیش بینی شده فرق دارد:

  • تعارضات رفتاری داخل واحد کاری بالا میرود
  • ارتباطات بین سرپرستان و کارشناسان مشکل پیدا می کند
  • بهره وری و عملکرد سرپرستان پایین میاید
  • نیرویی که تازه استخدام شده شرکت را ترک میکند
  • بعضی از سرپرستان به دنبال شغل جدید میگردند
  • کارشناسی تقاضای افزایش حقوق و ارتقا شغلی می‌کند
  • فروش محصول پایین میاید

فرایند حانشین پروری که یک فرایند مثبت و مفید است پس چرا خروجی نامناسبی داشته است. بطور فرضی تمام مسایلی که پیش آمده را بررسی می کنیم:

  • ایلاغ فرایند جانشین پروری در سرپرستان و مدیران احساس عدم امنیت شغلی ایجاد کرده است.
  • کارشناسان را پرتوقع کرده که سرپرست او وظیفه دارد به او آموزش رایگان بدهد و در اختیارش باشد و خودش تلاش نمی کند.
  • چون شرایط احراز شغلی بدرستی تعریف نشده کارشناسان نمی دانند آیا واقعا شرایط ارتقا شغلی را دارند یا فقط توقع بالا از سرپرست و مهارتهای پایینی دارند.
  • سرپرست می ترسد اگر این فرایند را رعایت نکند از سمت مدیر مواخذه شود و از طرف دیگر نگران است که کارشناس را پرورش دهد و او رقیبش بشود زیرا مدل شایستگی و شایسته پروری در شرکت وجود ندارد.
    کارشناس هم خودش را نمی شناسد و فقط توقع دارد و اگر سر پرست فرایند را اجرا نکند از او به مدیرش شکایت میکند.
  • کارشناس احساس امنیت شغلی نمی‌کند و به کارمند تازه وارد آموزش نمی دهد.
  • سرپرست مهارت مربی گری ندارد و نمی داند چگونه کارشناسان را مربی کری و فقط دستور میدهد که باعث تعارض می شود.
  • سطح استرس واحد کاری بالا است و کارمند تازه وارد احساس خوبی ندارد و آینده خوبی برای خودش در شرکت متصور نمی شود بنابراین شرکت را ترک می‌کند و اگر شرکت خوشنام باشد با بهره وری و عملکرد پایین به کارش ادامه می دهد تا تجربه کاری کسب کند ولی خودش را جزیی از سازمان نمی داند.
  • مدیران و سرپرستان اهداف سازمانی و اهداف واحد کاری را نمی دانند بنابراین دلیلی برای اجرای فرایند جانشین پروری متصور نیستند.
  • کارکنان سازمان خودشان را جزوی از سازمان نمی دانند بنابراین دلیلی برای پقت گذاشتن برای فرایند جانشین پروری در درون خودشان نمی دانند.
  • سرپرست خودش در قسمت فنی و تخصصی ضعف دارد میترسد فرایند ضعف های فردی و تخصصی خودش را آشکار کند.
  • سازمان برای فرایند جانشین پروری در برنامه مدیریت عملکرد پاداشی تعیین نکرده است.
  • مسایل درونی و فردی سرپرست و زخمها و ترس هایش مانع نزدیک شدن او به کارشناسان و پرورش آنها میشود.

بنا براین متوجه شدید که پیاده سازی یک برنامه جانشین پروری حتی اگر مدل بسیار خوب طراحی شده باشد چه تعارضاتی در سازمان ایجاد می کند و اینجا است که منتور منابع انسانی می تواند به مدیران و کارمندان برای رفع تعارضات و پیاده سازی مدل جانشین پروری کمک نماید.

نویسنده: محوبه مظاهری

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست
سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید
ما معمولاً در چند دقیقه پاسخ می دهیم
0:00
0:00