در تعریفی که باید نسبت به بینش و نگرش داشت، لازم است که ابتدا به بررسی نگرش پرداخت. نگرش یا دیدگاه، نحوه و زاویه نگریستن ما به موضوعات و شرایط میباشد. نگرش در حقیقت پایه و اساس ساختار ذهنی ما میباشد که تعیین میکند که قضاوت و ارزیابی ما نسبت به امور چگونه باشد. نگرش برگرفته از نظرات، ارزشها، باورها، ادراک و … میباشد. هر کدام از این عناصر تاثیر خاص خود را در شکلگیری نگرش دارند. ارزشها ایدهآلهای ما هستند که میخواهیم در زندگی به آنها دستیابیم. باورها در حقیقت شناخت و ادراک ما از جهان هستند.
شکل گیری نگرش از قبل از تولد انسان آغاز میگردد. پس از تولد، کلیه اطلاعاتی که حاصل از آموزش و تجربیات ما از محیط میباشد در ضمیر ناهوشیارمان ذخیره میگردد. ذهن انسان از نظر سختافزاری به دو بخش ضمیر هوشیار و ناهوشیار تقسیم میگردد. ضمیر هوشیار مانند حافظه رم کامیپوتر است. هرآنچه را در لحظه میبینیم، میشنویم و یا احساسا میکنیم در ضمیر هوشیارمان پردازش میگردد. در کسری از ثانیه این اطلاعات به ضمیر ناهوشیار ما منتقل میشود و این بخش مانند یک حافظه هارد دیسک کامیپوتر است. هر آنچه اطلاعات از ابتدای زندگی از محیط بیرون و درونمان دریافت کردهایم در این حافظه عظیم ذخیره شده.
خوشبختانه ما این امکان را نداریم که به همه این اطلاعات در آن واحد دسترسی داشته باشیم، وگرنه قطعا دچار جنون میشدیم. اما برخی از این اطلاعات نسبت به سایرین بیشتر در اختیار ما برای یادآوری قرار دارند. این لحظههای مهم زندگی ما هستند که بیشتر در ذهن خود تکرار نمودهایم و برای همین یادآوری آنها ساده است. مجموعه این اطلاعات در حقیقت نگرش ما را میسازند. مانند یک فیلتر تعیین میکنند که چه بخش از اطلاعات موجود در محیط را دریافت کنیم.
فرض کنید فردی در محیطی منفی رشد و نمو مییابد. کلیه ساختارهای ذهنی او نیز بر همین منوال شکل میگیرد و بنابراین نگرش و قطعا منفی خواهد بود. در مواجه با هر موضوع و یا شرایط او تنها بخش و بعد منفی آنرا دریافت میکند.
همچنین فردی اگر در شرایطی رشد کنه که اطرافیان و جامعه او را با تمرکز بر مسائل و وجههای مثبت پرورش دهد، قطعا نگرش او مثبت شکل گرفته و دریافت او از محیط نیز مثبت خواهد بود.
نگرش آن بخش از باورهای ماست که به سوی آن متمایل هستیم. باورهایی که با احساسات ما درگیر شده و کاملا مورد پذیرش ما قرار گرفته است. نگرش پیش از هر رخدادی، عکسالعمل ما را به آن مشخص میکنید. این نگرش است که تعیین میکند ما به کدام جنبه از هر رخداد و یا موضوعی توجه بیشتری نماییم.
اصولا نگرش به دو بخش مثبت و منفی تقسیم میشود. انسان ذاتا دارای نگرش مثبت است، اما به دلیل پرورش غلط در محیطهای ناآگاه، این نگرش مثبت تبدیل به نگرش خنثی یا منفی میگردد.
یک کودک را در نظر بگیرید که برای اولین بار میخواهد راه برود. او تنها با دیدن راه رفتن دیگران به این نتیجه میرسد که میتواند راه برود. بارها تلاش میکند و به زمین میخورد، اما باز هم دست از تلاش بر نمیدارد چون دیدگاه مثبتی مبنی به توانایی راه رفتن دارد.
اما همین کودک به مرور و با توجه به آموزش و پرورش غلط، نگرش مثبت ابتدایی خود را از دست میدهد. وقتی اطرافیان او محدودیتهایش را مدام تکرار میکنند، اشتباهات او را به یادش میآورند و جملاتی بی محتوا مانند «منطقی فکر کن» (که در حقیقت یعنی کوچک فکر کن)، «پایت را به اندازه گلیمت دراز کن» و … به خورد ذهن او میدهند، نگرش مثبت او را رفتهرفته یه نگرشی خنثی یا منفی مبدل میکنند.
نگرش همان تم غالب ساختار فکری ما میباشد. اینکه وقتی به فکر کردن مشغولیم (گفتگوی درونی و یا تصویرسازی داریم) چه برداشتی از افکار خود خواهیم داشت و از کدام زاویه به آن خواهیم نگریست. فرض کنید که در حوزه تجارت و بواسطه تغییر و تحولات مفهوم آن، یک بازار در آستانه تغییر قرار دارد. فردی که نگرش منفی دارد این تغییر و تحول را بصورت یک خطر و ریسک مینگرد و فردی با نگرش مثبت در آن فرصت میبیند. اغلب مقاومتها در برابر تغییرات نیز از همین نگرش منفی ریشه گرفته است.
از این رو میتواند فرمول تغییر نگرش را مشخص کرد. تغییر اطلاعات ورودی به ذهن ما باعث میگردد که نگرش ما نسبت به مسائل تغییر کند. این اطلاعات دریافتهای جدیدی به ما میدهند و این دریافتها ابتدا بصورت باورهای جدید و سپس نگرش جدید شکل میگیرد. در تغییر ورودیهای ذهنی مهمترین عامل تغییر اطرفیان و همچنین فضای پیرامونی ما میباشد.
نگرش ما از موارد زیر ریشه میگیرد:
خانواده: مهمترین و ابتداییترین بخش نگرش ما تحت تاثیر خانواده یعنی والدین، خواهران و برادران و بزرگترها شکل میگیرد.
جامعه: جامعه نقش مهمی در شکل گیری نگرش افراد دارد. فرهنگ، سنتها و همچنین زبان اثری ماندگار و تعیین کننده در نگرش خواهند داشت. سنتها و فرهنگ اجتماع به افراد یاد میدهد که چه چیزی را بپذیرند.
سیاست: فاکتورهایی مانند ایدئولوژی، حزبهای سیاسی، رهبران سیاسی و حتی ثبات سیاسی در ایجاد نگرش افراد اثرگذار میباشد.
اقتصاد: همچنین نحوه نگرش افراد، رابطه مستقیمی با دستمزد، وضعیت اقتصادی، کار و … دارد.
بر طبق یک تعریف علمی، نگرش شامل مجموعهای از گرایشهای شناختی، عاطفی و رفتاری است. یعنی نگرش در ما این تمایل را ایجاد میکند که چگونه بشناسیم، احساسات خود را بروز دهیم و رفتار نماییم. مخصوصا دو جزء شناخت و رفتار بسیار از گذشته ما ریشه میگیرند. این دو چون فرآیندی مغزی هستید، به عادتهای فکری و رفتاری تبدیل میشوند و ما اغلب الگوهای فکری و یا رفتاری خود را از روی عادت انجام میدهیم.
در تحقیقات جدید مشخص گردیده که نگرشها در هنگام ارزیابی یک موضوع، بیشتر از دو حالت مثبت یا منفی دارند.
اجزای شکل دهنده نگرش:
شناختی: بخش شناختی نگرش به اجزایی مانند باورها، افکار و ویژگیهایی که ما به هر موضوعی نسبت میدهیم تقسیم میشود. بسیاری از مواقع، ویژگی که هر فرد به یک موضوع نسبت میدهد به مثبت و منفی تقسیم میشود.
عاطفی: احساسات و یا عواطفی که نسبت به یک موضوع دارید به این بخش از نگرش ما مربوط است. واکنشهای عاطفی به شیوههای مختلف، نگرش را تحت تاثیر قرار میدهند. بطور مثال، بسیاری از مردم از عنکبوت ترس دارند. بنابراین همین واکنش عاطفی منفی ممکن است که باعث این گردد که شما نگرش منفی نسبت به عنکبوت داشته باشید.
رفتاری: بخش رفتاری نگرش به رفتارهای گذشته و همچنین تجربیات در مورد یک موضوع مرتبط است. ممکن است افراد نگرش فعلی خود را از رفتار قبلی خود برداشت نموده باشند.
مدل MODE
این مدل میگوید که انگیزه و فرصت، تعیین کننده رابطه بین نگرش و رفتار میباشد. (motivation and opportunity as determinants of the attitude – behavior relation) وقتی که هم انگیزه (عامل محرک) و هم فرصت (شرایط) مهیا باشند، رفتار کاملا آگاهانه و تعمدی است. اما اگر یکی از این دو گزینه حاضر نباشند، رفتار بدون آگاهی و بیاختیار است. این مدل، رفتار را به دو نوع آشکار (روشن و واضح)، و ضمنی (غیر مستقیم و ناآشکار) تقسیم میکند.
بخش آشکار، آن قسمت از نگرش است که در سطح هوشیار است، بصورت آگاهانه شکل گرفته و خود شخص از وجود آن آگاه است. بخش ناآشکار که در سطح ناهوشیار ذهن است و بصورت غیرارادی شکل گرفته و برای ما ناشناخته میباشد. رفتار هر انسان از هر دو نوع نگرش آشکار و ناآشکار شکل گرفته است. هر چند نگرش ناآشکار به احتمال زیاد وقتی بیشتر نمایان است که ما خواستههای شدیدی داریم و یا اینکه فرد دچار پریشانی و یا نگرانی میباشد.