پرسشنامه بلبین پرسشنامه ای برای تعیین نقش شما در گروه است. همانطور که میدانیم در یک گروه کاری نقش به جای سمت و وظیفه جای دارد.
برای تکمیل این پرسشنامه گزینه های هر سوال را که هشت تا هستند را به ترتیب اولویت موافقت خودتان مرتب کنید سپس ۱۰ امتیاز را بین آنها تقسیم کنید بصورتی که مجموع امتیازهای گزینه ها با هم ۱۰ شود. امکان دارد شما به یک گزینه ۱۰ و بقیه صفر امتیاز دهید یا اینکه ۱۰امتیاز را بین گزینه ها بطور مساوی تقسیم کنید یعنی هر گزینه ۲۵/۱ امتیاز بگیرد. مهم این است که معلوم شود شما با کدام گزینه موافق تر هستید و این موافقت چقدر است.
سپس جدول انتهای کار را از روی امتیازی که به هر گزینه در سوالات هفت گانه داده اید تکمیل نمایید
بخش یک. من باور دارم که به صورت زیر به گروهی که در آن هستم می توانم کمک می کنم .
الف) من فکر می کنم که می توانم سریع متوجه فرصتهای جدید شوم و از آنها استفاده ببرم.
ب) من خوب می توانم با تعداد بسیاری از افراد کار کنم.
پ) من در ایجاد ایده های تازه خوب هستم.
ت) هر گاه متوجه شوم که کسانی هستند چیزی ارزشمند برای گروه دارند قادرم آنها را به گروه جلب کنم.
ج) یکی از دلایل اصلی که من موثر هستم این است که من ایده ها را پیگیری می کنم.
چ) حاضرم با شرایط ناآشنا روبرو شوم اگر در انتهای کار منجر به نتایج ارزشمند شود.
ح) وقتی قرار باشد در شرایطی کار کنم که با آن آشنا هستم سریع آن را حس می کنم.
خ) می توانم برای یک مورد معقول راه حلهای جایگزین ارائه دهم بدون اینکه تعصب به خرج دهم.
بخش دو. اگر نقطه ضعفهایی در کار گروهی دارم ممکن است به دلیل یا دلایل زیر باشد:
الف) تا زمانی که جلسات خوب سازماندهی نشده باشند یا تحت کنترل نباشد یا خوب هدایت نشوند، من احساس راحتی نمی کنم.
ب) من نسبت به کسانی که نقطه نظر درستی دارند ولی به درستی نظرات آنها شنیده نشده است، بیش از اندازه سخاوتمند هستم.
پ) وقتی گروه پیگیر ایدههای تازه میشود، گاهی اوقات زیاد حرف میزنم.
ت) وقتی دیدگاهی اعتراضی نسبت به موضوعی دارم، این باعث میشود به سختی بتوانم سریع و با شور و شوق به میان دوستانم در گروه بپیوندم.
ج) گاهی اوقات اگر نیاز باشد کاری انجام شود قدرتمند و سرکوبگر جلوه میکنم.
چ) سخت میتوانم گروه را رهبری کنم شاید به این خاطر که بیش از اندازه نسبت به فضای گروه پاسخگو هستم.
ح) گاهی اوقات بیش از اندازه مشغول اتفاقاتی میشوم که برای من می افتد و گاهی برای پیگیری یک اتفاق خیلی سست هستم.
خ) همکارانم مرا آدمی می دانند که خیلی بیمورد نسبت به جزئیات و از اینکه ممکن است کارها خراب شود، نگرانم.
بخش سه. وقتی درگیر اجرای پروژهای با دیگران هستم:
الف) من توانایی دارم بر دیگران تأثیر بگذارم بدون اینکه بر آنها فشار بیاورم.
ب) من آدم دقیقی هستم و همه چیز را تحت نظر دارم که این مانع اشتباهات بدون دقت و کارهای انجام نشده شود.
پ) در یک جلسه، حاضرم برای انجام یک اقدام فشار بیاورم تا مطمئن شوم که وقتمان در جلسه تلف نشود یا از هدف اصلی آن دور نشود.
ت) همواره برای ارائه ایده های نو و مبتکرانه میتوان روی من حساب کرد.
ج) همواره حاضرم از پیشنهاد خوب که منافع مشترک را به بار میآورد حمایت کنم.
چ) خیلی دوست دارم دنبال آخرین ایدهها و تحولات تازه باشم.
ح) من اعتقاد دارم ظرفیتم برای ارائه یک قضاوت درست توسط دیگران قابل تقدیر است.
خ) دیگران می توانند به من تکیه کنند که همه کارهای ضروری سازماندهی شده اند.
بخش چهار. نگاه شخصیتی من نسبت به کار گروهی :
الف) من علاقه دارم همکارانم را بهتر بشناسم.
ب) من مایل نیستم که دیدگاههای دیگران را به چالش بکشم یا دیدگاه خودم در اقلیت قرار گیرد.
پ) من معمولا استدلالهای خوبی برای به چالش کشاندن ایده ها یا پیشنهادات ضعیف دارم.
ت) فکر میکنم وقتی نیاز است که طرحی اجرا گردد استعداد خوبی برای پیش بردن امور دارم.
ج) تمایل دارم که از اشتباهات آشکار اجتناب کنم و همچنین از عهده مورد غیرقابل انتظار بر میآیم.
چ) در هر کاری که به عهده من گذاشته میشود سعی میکنم که حرفهای عمل کنم.
ح) حاضرم خارج از گروه از ارتباطاتم استفاده ببرم.
خ) وقتی قرار است تصمیمی گرفته شود بیدرنگ تصمیم میگیرم هر چند که به نظرات مختلفی علاقهمند باشم.
بخش پنج. من از انجام کاری احساس رضایت می کنم به این سبب که :
الف) از تجزیه و تحلیل اوضاع و سبک سنگین کردن راههای ممکن لذت می برم.
ب) من به یافتن راه حلهای عملی برای مشکلات علاقهمند هستم.
پ) دوست دارم حس کنم همیشه روابط کاری خوبی را تحکیم میبخشم.
ت) روی تصمیمها نفوذ زیادی دارم.
ج) می توانم افرادی را ملاقات کنم که ممکن است چیز تازه ای برای طرح کردن داشته باشند.
چ) می توانم توافق دوستان را برای انجام یک اقدام بگیرم.
ح) آدمی هستم که می توانم توجه کامل خود را معطوف کاری کنم.
خ) دوست دارم که عرصه ای را بیابم که تخیل مرا افزایش دهد.
بخش شش. اگر به من کاری ارجاع شود که در آن زمان کم است و افرادی که با آنها درگیر هستم را نمی شناسم:
الف) دوست دارم قبل از اینکه پاسخی را برای مشکلی بیابم به گوشه ای بروم و راهی را تدبیر کنم.
ب) آمادهام با فردی کار کنم که مثبت ترین نگرش را دارد – هر چند که ممکن است آدم سختی باشد.
پ) با ایجاد هماهنگی میان کمکی که افراد مختلف میتوانند ارائه کنند، قدرت دارم که از حجم کار بکاهم.
ت) در من حس طبیعی درک فوریت کار وجود دارد که کمک میکند از برنامه عقب نیافتیم.
ج) معتقدم می توانم خونسردی خودم را حفظ کنم و ظرفیت خود را برای اینکه بتوانم مستقیم به موضوع تفکر کنم حفظ کنم.
چ) علی رغم وجود فشارها میتوانم همچنان در رسیدن به هدف ایستادگی کنم.
ح) اگر حس کنم که گروه هیچ پیشرفتی نمیکند مایلم که به صورتی مثبت رهبری گروه را به دست بگیرم.
خ) این توان را دارم که به بحث و گفتگو دامن بزنم با این دیدگاه تفکرات جدید در گروه مطرح شود و امور پیشرفت کند.
بخش هفت. در گروه های کاری ممکن است گاهی با مشکلاتی روبرو شوم چون:
الف) گاهی نسبت به کسانی که مانع پیشرفت امور میشوند بیحوصله میشوم.
ب) چون بیش از اندازه تجزیه و تحلیل میکنم و به مسائل میاندیشم دیگران از من انتقاد میکنم.
پ) اینکه دوست دارم خاطرم از درستی انجام کارها جمع باشد ممکن است مانع انجام امور شود.
ت) خیلی ساده حوصلهام سر میرود و متکی به یکی دو نفر اعضای محرک هستم تا باعث شود که دوباره سر کار برگردم.
ج) سخت است وقتی اهداف مشخص نیستند شروع به کار کنم.
چ) گاهی اوقات در توضیح و تصریح نقاط پیچیده کار که برایم پیش میآید ضعیف هستم.
ح) آگاهانه چیزهایی را از دیگران درخواست میکنم انجام دهند که می دانم خودم نمی توانم انجام دهم.
خ) وقتی با اعتراض واقعی روبرو می شوم در پیش بردن نظرات خودم درنگ می کنم.
بخش |
1 |
2 |
3 |
4 |
5 |
6 |
7 |
8 |
یک |
ح |
ت |
چ |
پ |
الف |
خ |
ب |
ج |
دو |
الف |
ب |
ج |
ح |
پ |
ت |
چ |
خ |
سه |
خ |
الف |
پ |
ت |
چ |
ح |
ج |
ب |
چهار |
ت |
خ |
ب |
ج |
ح |
پ |
الف |
چ |
پنج |
ب |
چ |
ت |
خ |
ج |
الف |
پ |
ح |
شش |
چ |
پ |
ح |
الف |
خ |
ج |
ب |
ت |
هفت |
ج |
ح |
الف |
چ |
ت |
ب |
خ |
پ |
جمع |