سخن گفتن از مديريت بدين معنا نيست که انسان چگونه بتواند يک اداره و يا سازمان مشخص را اداره نمايد، بلکه مراد از مديريت اين است که ما چه قوانين را برای مديريت داشته باشيم و چگونه بتوانيم در هر شرايط و زمان خود را به آن قوانين پايبند بدانيم و مديريت خود مان را آنطور با قوانين جامعه مورد نظر هماهنگ كنيم كه نه خود ما و نه جامعه از آن ضرر ببيند؟

در همهء تمدن های بشری اين يک امر پذيرفته شده است که اداره کننده ء سالم، راستکار، راستگوی و پای بند به قانون را مردم مي پسندند. همهء اديان و مکتبهای بشری اصولی را در زمينه اي وضع کرده اند تا جامعه را بسوی خير و فلاح بکشانند، اين اشخاص هستند که قانون را زير پای ميگذازند، آنرا توجيه غلط ميکنند و مورد استفادهء سوء قرار ميدهند. بعبارت ديگر مشکل اصلی در نبود قانون نيست بلکه مشکل در عدم رعايت و تطبيق قانون است.
بدون شک قوانين در ذات خود برتری ها و بهتری های نسبت به يکديگر دارند، اما در مجموع هيچ قانون انسانها را تشويق به ظلم و تجاوز به حق ديگران نميکند .

پس از ديدگاه شما يك مدير موفق چه كسي است؟

مدير موفق كسي است كه:

1-مسئولیت پذیری در برابر کار ها ، فعاليتها و شكستها

2-تمايل براى بهبود انجام كارها و به کار گیری ابتکار عمل

3-قلمداد کردن کارها به عنوان سرگرمی لذت بخش نه به عنوان بارى بر دوش

4-برخورداری از توانايى كافى در زمان بندى مناسب براى انجام فعاليتها

5-توانايى انجام كارها در فشرده ترين زمان ممكن

6-درک و پذیرش منطقی شرايط و پشتکار فراوان برای انجام فعالیتها

7-اعتماد وافر نسبت به ساير افراد و مردم

8-انجام فعاليت به منظور دستيابى و تحقق موفقيت

9-فراگرفتن ابزارها و روشهاى تقويت حافظه

10-برخورداری از نیروی جسمانی و سلامت بدنی

11-داشتن دیدگاههای روشن و آشکار واندیشه ی نافذ و بینشی فراگیر

12-داشتن آرزوهایی هدفمند و قابل دستیابی و به عبارتی نزدیک به حقایق

13-انعطاف پذیری در عین استواری و پایداری در رسیدن به اهداف

14-میانه روی وپرهیزاز افراط و تفریط

15-برخورداری از شخصیت پایدار و غیر متزلزل

16-بردباری و صبر در حل مشکلات

17-خويشتن داری در جایگاهها و موقعیتهای سخت و برانگیزاننده

18-آرامش در برابر بحران

19-واقع بینی در برخورد با مسائل

20-رعایت اصول و موازینی ( ارزش ) چون نظم ، ترتيب و احترام به زمان بندیها

احترام به مقررات و آئیین نامه های سازمانی

21-یکسان نگری به حال و آینده (چرا که نبایستی این دو را فدای یکدیگر کرد)

22-قاطع بودن در تصمیم گیری و درگیر شک و تردید نگشتن

23-پایبندی به تصمیماتی که با اندیشه و مشاوره اتخاذ گردیده اند

24-روحيه هم كارى وهم بستگی در سيستم مديريتى

25-داشتن روحیه انتقاد پذیر

26-سیستم مدیریتی هدف گراو واقع گرا.

27-گوش فرا دادن به صحبت ها و نظرات دیگران و احترام به آنها

حال شخصي كه مديريت يك اداره ويا مدرسه را بعهده دارد بايد همهء صفات ممتاز را نسبت به سائرين بايد داشته باشد، در اين امر تنها خود پيامبر(ص) بعد از خداوند (ج) شارع دين و معصوم است، باقی همهء جانشينان ايشان از اين امر مستثنی نيستند و بايد در صفات ايمان، تقوی، دانش، عدالت، طهارت، راستی، وفا، شجاعت، همت، مديريت، قاطعيت، فصاحت، بلاغت، حکمت، درايت، شناخت و… در آخر حتی در حسن صورت نسبت به همهء افراد جامعه برتر باشد.
براي تشخيص چنين شخصی چه چيزي لازم است وچگونه مي توان ان را از ديگران تمييز داد؟اين يک سؤال اساسی است. در جوامع عقب مانده که سطح دانش و بينش پايان است، حتی مردم در شناخت اصول و قوانين خود از آگاهی اندکی برخوردار نيستند اين انتخاب خيلی مشکل است .
راه حل اينست که مردم با يک اخلاص و ديد درست کسانی را از ميان خود که به ايشان گمان نيک دارند انتخاب نمايند و آنهارا ملزم بسازند که از ميان خود کسی را برای ادای اين امر خطرناک و بسيار دشوار بر گزينند، اين يگانه راهست .
اگر در انتخاب مردم صفات غير از صفات در بالا ذکر شده، مثل قوم، قبيله، نژاد، زبان، پول و… مقصود و منوط بود اينجاست که از ابتداء ما به سوء مديريت دچار ميشويم، چون در يک بينش بسيار ابتدائی مدير بايد ارضای خاطر کسانی را که برايش بخاطر قوم، قبيله، نژاد، زبان، پول و… رأی داده اند نگاهدارد، در غير اين صورت بقايی خود را نا ممکن ميداند.
هر چه اگر انتخاب به اساس شروط و ارزشهای خوب ياد شدهء قبلی باشد، چنين رئيسی هيچگاه ارزشهای مطرح نزد خود را بخاطر ارضای ديگران زير پای نميگذارد و در صورت بکار گرفتن عدالت اجتماعی حاميان بيشتر و صادقتر پيدا ميکند .

*************************************
ویژگی مدیر خلاق
مدیر خلاق و نو آور کسی است که از هیچ چیز ،همه چیز می آفریند.
مدیر خلاق با استفاده از نیروی ذاتی و تخیل خلاق خود ،امکانات بالقوه را به بالفعل تبدیل می کند. او:
1-اعتماد به نفس داردو مقاوم و مصمم و سمج است.
2-قدرت تحمل ابهامات را دارد و دیرتر خسته و کلافه و سردر گم
می شود.
3-به پدیده ها نگاهی غیر مرسوم دارد.
4-قدرت اطلاعات تخصصی و عمومی زیادی دارد.
5-در مدیریت خود از سبک رهبری تفویضی استفاده می کند وبسیار انعطاف پذیر است.
6- ثبات فکری دارد و ساده ا نگار نیست.
7- تجربه پزوهشی اش او را به دنبال فکر های بکر و دست نخورده
می کشاند.
8- جسارت برخورد با مسایل پیچیده را دارد.
9- علاقه وافری به کار و تلاش و کوشش دارد.
10- دقیق و ریز نگر است و به دقت به اطراف نظر می افکند.
11- در ضمن استقلال رای و قضاوت ،حوصله وتوانایی شنیدن و
هم جوشی افکار را دارد.
12- خطر پذیر است.
13- مهارت های ادراکی وانسانس زیادی دارد.
14- سریع الانتقال است و قدرت حل مسائل را دارد.
15-برای پیشبرد اهداف خود ،از ارتباطات گروهی و شخصیتی استفاده می کند.
16- برنامه ریزی او بلند مدت و راهبردی است.
17- فرصت طلب و موقعیت جوست و قبل از دیگران طرح های خود را ارائه می دهد.
18- سنت شکن و نو گراست.
19- گیرنده های قوی و حساسی دارد.
20- هوش های چند گانه او از متوسط جامعه بالاتر است.
آیا شما یک مدیر خلاق می شناسید؟؟؟
**************************************************

رموز مدیریت موفق

– مدیریت موفق یعنی رسیدن به دست آوردهای فوق العاده با به کارگیری افراد معمولی

– مدیر موفق باید این توانایی را داشته باشد که حوزه ای را که گروه می تواند در آن بهترین باشد تعیین کند .

– همه کارها به صورت تیمی انجام می شود نه به صورت فردی . نتیجه کار یک مدیر نتیجه کار تیم اوست .

– در خودتان عمل گرایی و احساس اضطراب برای به انجام رساندن کارها را تقویت کنید .

– سرعت عمل برای موفقیت ضروری است . آن را به دست بیاورید ، بهیود ببخشید و به کار بگیرید .

– برای اینکه در حوزه خود مدیر موفقی شوید ، زودتر سر کار حاضر شوید ، سخت تر کار کنید و دیرتر کار را تعطیل کنید .

– مدام از خودتان بپرسید : ((‌چه کاری است که انجام آن فقط از من بر می آید و اگر آن را به خوبی انجام دهم یک تغییر اساسی به وجود خواهد آمد ؟ ))

– مشخص کنید در چه زمینه هایی قوی هستید و روی زمینه هایی متمرکز شوید که می توانید در آنها نقش اساسی داشته باشید .

– کارها را آسان کنید . مدام دنبال راه هایی باشید که کارتان را سریع تر ، بهتر و آسان تر به انجام بر سانید .

– به تعویق انداختن عمدی را برای کارهای کم ارزش به کار گیرید و انجام آنها را برای مدت نامعینی به تعویق بیندازید .

– کدام مرحله از کار است که شما را محدود کرده و سرعت دست یابی به هدف های اصلی تان را تعیین می کند ؟

– (( هر چیزی را می شود دگردگون کرد . افراد را باید با ارائه الگوی مناسب رهبری کرد . )) راس پروت

– از انجام کارهای غیر مترقبه نترسید . وقتی به پیش می روید ، امنیت شما بیشتر از زمانی است که ثابت ایستاده باشید .

– وضوح و روشنی کلید مدیریت موفق است : هدف های خود را روشن کنید .

– قصد انجام چه کاری را دارید ؟ روش تان چبست ؟

– عمل گرا باشید ! مدیریت یعنی پی گیری کارها . اگر نمی توانید عمل گرا باشید فکر مدیریت را از سرتان بیرون کنید .

– نیروها یتان را متمرکز کنید . ببینید چه کار بخصوصی را بهتر انجام می دهید و بیشتر به آن کار بپردازید .

– انعطاف پذیری در زمان تغییرات بزرگ یکی از ویژگی های ضروری مدیریت است .

– توانایی تصمیم گیری درست بیش از هر عامل دیگری تعیین کننده موفقیت شماست

ادامه ، نکاتی در مورد مدیر موفق

واقعیت ها را در نظر بگیرید ! نه تنها واقعیت های آشکار را بلکه واقعیت های مفروض یا آنچه وقوعش را دارید . اما مواظب باشید که واقعاً واقعیت داشته باشند .
· پیش فرض های نادرست زیربنای همه شکست ها هستند . پیش فرض های شما کدامند ؟ اگر درست نباشند چه ؟
· به حس برتر اعتماد کنید و به ندای درونتان گوش بدهید .
· اگر همیشه همان کارهایی را بکنید که تا به حال کرده اید همیشه همان چیزهایی را به دست خواهید آورد که تا به حال به دست آورده اید .
· برای به دست آوردن چیزی که تا به حال به دست نیاورده اید باید تبدیل به کسی بشوید که تا به حال نبوده اید .
· آیا در بین کسانی که برایتان کار می کنند کسی هست که اگر آنچه را اکنون درباره اش می دانید از ابتدا می دانستید هرگز استخدامش نمی کردید ؟
· از روش فکری ((‌ نوک کوه یخ )) استفاده کنید . هر اتفاق غیر منتظره ای را نشانه ای از بروز یک جریان در نظر بگیرید .
· کار را پی گیری کنید و باز هم پی گیری کنید تا به اتمام برسد و نتیجه مورد نظر به دست بیاید .
· دنیا را همانطور که هست بپذیرید و نخواهید که حتماً مطابق میل شما باشد .
· روی نقاط قوت تان متمرکز شوید . برای بهتر کردن وضعیتی که در آن هستید چه کاری است که فقط از عهده شما بر می آید ؟
· به محض اینکه هدفتان را مشخص کردید تمام ذهنتان را تا زمانی که به آن برسید روی هدف متمرکز کنید .
· جرأت پیشروی داشته باشید . در مدیریت ، شهامت نشانه برجستگی است .
· اگر می خواهید چیزی را به انسان ها یاد بدهید باید در آن مورد برایشان یک الگو باشید . هیچ راه دیگری وجود ندارد . آلبرت شوایتزر بشر دوست ، برنده جایزه نوبل
· از بهانه آوردن و دیگران را مقصر دانستن دوری کنید . یک مدیر همیشه می گوید : (( اگر اشکالی هست ، مسئولیتش با من است . ))
· زمینه هایی که در آنها می توانید نتایج کلیدی به دست آورید شناسایی کنید و خودتان را وقف این کنید که در همه این زمینه ها عملکرد بسیار خوبی داشته باشید .
· مداوم در جستجوی راه هایی برای افزایش بهره وری ، کاریی و بازدهی باشید .
· شروع دوباره را در ذهن تان مجسم کنید . به این فکر کنید که خودتان و کارتان را هر سال از نو بیافرینید .
· ساختار فعالیت هایتان را مرتباً بهبود ببخشید . مدام از ابتکارها و تدبیرهای خودتان برای فعالیت های ارزشمند تر استفاده کنید .
· افراد با ارزش ترین سرمایه های شما هستند . فقط انسان ها هستند که می توانید کارایی و ارزش آنها را با مدیریت درست افزایش دهید .
· شما هم بک از همان مدیرانی بشوید که کارکنان با میل خودشان و بدون در نظر گرفتن پست و مقام از آنها پیروی می کنند .
· کار هر کس به طریقی راضی کردن مشتری های خودش است . مشتری شما چه کسانی هستند و عملکرد شما چگونه است ؟
· مدام به کارکنان بگویید که چقدر خوب هستند و چقدر کاری که انجام می دهند مهم است .
· همیشه آماده باشید تا اگر کسی ایده تازه و بهتری پیشنهاد کرد آن را جایگزین ایده قدیمی خودتان کنید .
· (( خودتان را در مقابل دریای مشکلات مسلح کنید تا به آنها پایان دهید . )) شکسپیر
· اصولاً در تجارت میزان موفقیت مالی نشان دهنده میزان موفقیت یک مدیر است . مدام در جستجوی راه های افزایش درآمد و کاهش هزینه ها باشید .
· مدیر موفق برای خودش استانداردهای بالا وضع می کند . به عملکرد ضعیف یا متوسط رضایت ندهید .
· اصل (20 / 80 ) را در همه کارهایتان در نظر داشته باشید . 80 درصد از دستاوردهای هر کس نتیجه 20 درصد از فعالیت های اوست . با ارزش ترین فعالیت های شما کدامند ؟
· مدیران برتر باعث شادی و شگفتی مشتری هایشان هستند . آیا شما هم همین طور هستید ؟
· کیفیت یعنی همان چیزی که مشتری می خواهد . مشتری های شما کیفیت را چطور تعریف می کنند ؟
· هر فرد عادی موقع کار حداکثر از 50 درصد توان خود استفاده می کند . وظیفه شما به کار انداختن آن 50 درصد دیگر است .
· قدردانی و تشویق قدرتمند ترین ابزار برای ساختن کارکنانند .
· رهبران خوب می خواهند مطمئن شوند که همه کارکنان می دانند هر روز باید چه کارهایی را انجام دهند .
· (( آیا من برای تو اهمیت دارم ؟ )) جواب این سؤال را در هر موقعیتی که پیش می آید به کارکنان بدهید .
· با تعیین هدف مدیریت کنید . به کارکنان بگویید که دقیقاً چه کارهایی می خواهید انجام دهند و سپس از سر راهشان کنار بروید .
· با دادن مسئولیت مدیریت کنید . این یکی از روش های نیرومند برای پروراندن کارکنان است .
· با مستثنا کردن ، مدیریت کنید . فقط در مواردی از کارکنان گزارش بخواهید که ایرادی در انجام برنامه کاری پیش آمده باشد .
· یکی از شاخص های مدیران برتر این است که نسبت به کارکنان خود بسیار با ملاحظه اند و به آنها اهمیت می دهند .
· فلسفه پیشرفت مداوم را به کار بگیرید . هر روز نسبت به روز قبل کمی بهتر بشوید .
· وقتی کارکنان می خواهند با شما صحبت کنند مقداری از وقت تان را به آنها اختصاص بدهید . این یکی از بهترین روش های ایجاد انگیزه است .
· برای آینده سازمان چشم انداز روشنی داشته باشید . قصد دارید تا پنج سال دیگر به کجا برسید ؟
· ارزش هایی که به آن معتقدید ؟ روی چه چیزهایی پافشاری می کنید ؟ آیا همه این را می دانند .
· رسالت شما چیست ؟ سازمان شما برای چه به وجود آمده است ؟
· (( امتیاز برد )) را در خود پرورش دهید . تفاوت های جزئی در عملکرد شما می تواند به تفاوت های عمده در نتایج منجر شود .
– · خودتان را وقف پرورش مداوم شخصیت تان کنید . شما ارزشمندترین سرمایه خودتان هستیدچ

ادامه نکاتی در مورد مدیر موفق

· کیفیت ایده های شما نسبت مستقیم دارد با کمیت ایده هایی که می سازید .

· شکست در برنامه ریزی یعنی برنامه ریزی برای شکست . هدف های شما کدامند ؟

· بهترین مدیران کسانی هستند که به همه جزئیات کار توجه دارند . هیچ چیز را به دست شانس نسپارید .

· مدیران برتر همیشه آماده پذیرفتن اشتباهات خود و متوقف کردن خسارت هستند . آماده باشید اعتراف کنید که نظرتان را عوض کرده اید . وقتی می فهمید تصمیم گیری اولیه ضعیف بوده است دیگر روی آن پافشاری نکنید .

· کار مناسب را در زمان مناسب به فرد مناسب بسپارید و همیشه آماده باشید تا هر کدام را که لازم شد عوض کنید .

· مدام از خودتان بپرسید : (( اگر کارم را امروز و با اطلاعاتی که اکنون دارم شروع می کردم آیا هیچ قسمتی از کارم بود که ترجیح می دادم آن را انجام ندهم ؟ ))

· طوری برنامه ریزی کنید که بیشترین بازده را از نیرویی که مصرف می کنید به دست آورید . روی نقاط قوت تان متمرکز شوید .

· کارکنان با دقت انتخاب کنید . 95 درصد از موفقیت یک مدیر بستگی به انتخاب درست او دارد .

· مناسب ترین زمان برای اخراج یک فرد معمولاً همان اولین باری است که به آن فکر می کنید .

· (( شما نمی توانید یک مشکل را با همان روش تفکری حل کنید که آن مشکل را به وجود آورده است . )) آلبرت اینشتین

· مدیریت یک بازی فکری است . هر چه بهتر فکر کنید نتایجی که به دست می آورید بهتر خواهد بود .

· مدام از خودتان بپرسید : (( بهترین استفاده ای که الان می توانم از وقتم بکنم چیست ؟ ))

· مدیران برجسته احساس می کنند رسالتی دارند و به خودشان و کاری که می کنند ایمان دارند .

· با یادآوری مدام این نکته به دیگران که چقدر خوب کار می کنند و چقدر قبولشان دارید به آنها قدرت عمل بدهید .

· روی دستاوردها متمرکز شوید ، نه فعالیت ها .

· چرا به شما پول می دهند یا برای انجام چه کاری استخدامتان کرده اند ؟

· چه مهارتی است که اگر آن را در سطح بالایی در خود پرورش دهید بیشترین تأثیر را روی کارتان می گذارد

· وظایف اصلی یک مدیر ، نوآوری و بازاریابی است . چقدر وقت صرف هر کدام از اینها می کنید ؟‌

· همیشه نیروهایتان را روی یکی دو موردی متمرکز کنید که بازده درست و حسابی دارند .

· اطلاعات را در اختیار افراد بگذارید . همه می خواهند بدانند اوضاع واقعاً چطور پیش می رود .

· (( من شش خدمتگذار صدیق دارم که هر چه می دانم از آنها یاد گرفته ام . نامشان چه چیزی ، چه زمانی ، چه جایی ، چه کسی ، چرا و چطور است . )) رودیارد کیپلینگ

· یک مدیر طوری رفتار می کند که انگار همه دارند او را تماشا می کنند ، حتی وقتی هیچکس به او توجه ندارد یا تنهاست .

· یک مدیر شخصاً بیشترین مسئولیت را در مورد عملکرد سازمان و نتایج آن قبول می کند .

· مدیران به راه حل ها فکر می کنند و درباره آنها حرف می زنند اما دیگران به مشکلات فکر می کنند و درباره آنها حرف می زنند .

· همیشه آینده را به گذشته ترجیح بدهید . در حال حاضر داریم چه می کنیم ؟

· روی کاغذ فکر کنید . تمام مدیران کارآمد قلم به دست فکر می کنند .

· موانع وقتی خودنمایی می کنند که چشم از هدف برداریم .

· به محض اینکه هدفتان برایتان روشن شد فقط به این فکر کنید که می توانید به آن برسید .

· برای انتخاب افراد یک تیم بهترین اصل این است : (( موقع استخدام با صبر و حوصله عمل کنید و موقع اخراج سریع . ))

· تصمیم گیری سریع در انتخاب کارکنان معمولاً بدون استثنا تصمیم گیری نادرستی است . عجله نکنید .

· برای انتخاب افراد خواست خودشان بهترین معیار است . فقط کسانی را استخدام کنید که واقعاً خواهان شغل مورد نظر هستند .
در انتخاب کارکنان کاملاً خودخواه باشید . فقط کسانی را انتخاب کنید که از آنها خوشتان می آید ، از کار کردن با آنها لذت می برید و دوست دارید در کنارتان باشند

ادامه …

1. پیش از مصاحبه با داوطلبان یک شغل ، توصیفی روشن و دقیق از فرد ایده آل خود بنویسید .

2. شخصیت و نحوه برخورد کارکنان نیز به اندازه مهارت و توانایی آنها اهمیت دارد . هوشیارانه انتخاب کنید .

3. تنها شاخص عملکرد آینده افراد ، عملکرد گذشته آنهاست . معرفی نامه ها را با دقت بررسی کنید .

4. تشویق ، ابزاری توانمند برای ساختن و پرورش افراد است . کارکنانتان را وقتی دارند کاری را درست انجام می دهند غافلگیر کنید .

5. تأثیر بازخورد یا نتیجه کار مثل تأثیر صبحانه برای ورزشکاران است . کن بلانچارد ، نویسنده در زمینه مدیریت

6. برای اینکه کارکنان بدانند عملکردشان چطور است و در مسیر درست باقی بمانند نیاز دارند که به طور مرتب بازخورد کارشان را ببینند .

7. در دنیای کار ، دشمن شماره یک انگیزه این است که فرد نداند چه انتظاری از او دارند .

8. برای هر یک از کارکنان هدف ها و استاندارهای روشنی وضع کنید . تنها کارهایی به انجام می رسند که اندازه گیری شوند .

9. برای انجام کاری که به دیگران واگذار می کنید و هر یک از مراحل آن مهلت تعیین کنید .

10. واگذاری به معنی کناره گیری نیست . وقتی کاری را واگذاری می کنید ، دقیقاً بررسی کنید تا مطمئن شوید آیا طبق خواست شما پیش می رود یا نه .

11. یک مدیر کارآمد به این نکته توجه دارد که بیش از آنکه کارکنان به او وابسته باشند ، او به آنها وابسته است . تندروی نکنید !

12. اگر می خواهید کاری تکرار شود ، آن را تقویت کنید . کاری که مورد تشویق قرار گیرد باز هم انجام می شود .

13. کارکنان جدید باید با قدرت کارشان را شروع کنند . از همان روز اول به آنها مسئولیت بدهید .

14. همه کارکنان باید در کار مشارکت داشته و درگیر باشند . به طور منظم جلساتی برگزار کنید و در مورد کار با آنها مشورت کنید .

15. اگر برای رقابت با دیگران امتیازی ندارید . از رقابت صرف نظر کنید . جک ولش ، مدیر عامل کمپانی جنرال الکتریک

16. رهبری یعنی توانایی به دست آوردن پیرو . آیا کارکنان با میل و رغبت از شما پیروی می کنند ؟

17. قانون طلایی را در تمام زمینه های مدیریت به کار بگیرید . دوست دارید رئیستان چه طور آدمی باشد ؟ درست همانطور مدیریت کنید .

18. کارکنان می توانند عملکرد عالی داشته باشند به شرط اینکه مدیر خوبی داشته باشند و انگیزه هایشان به خوبی تقویت شود .

19. تا پایان عمرتان یک دانشجو باقی بمانید . هر روز مطلب جدیدی یاد بگیرید .

20. کاملاً مراقب سلامت جسمی خود باشید . سرزنده بودن و انرژی داشتن برای موفقیت یک مدیر ضروری است .

21. اولین ساعت روز پایه و اساس روز است . هنری وارد بیچر

22. در دنیای امروز ، وقت و دانش دو منبع اساسی ارزشمند هستند . هر روز برای استفاده بهتر از آنها راه های تازه پیدا کنید .

23. مسئولیت کلیدی مدیر تفکر درباره آینده است . هیچکس دیگری نمی تواند این کار را به جای شما انجام دهد .

24. خردمندی ارزشمندترین عامل خلاقیت و نوآوری است .

25. حداقل شرط لازم برای موفقیت این است که درباره حوزه کاری تان مدام مطالب جدیدی یاد بگیرید .

26. هر روز حداقل یک ساعت از وقت تان را به مطالعه در مورد زمینه کاری تان اختصاص دهید . این کار موجب برتری شما در بین رقیب هایتان می شود .

27. بحران اجتناب ناپذیر است . مهم این است که برخورد شما با آن چگونه باشد .

28. شرایط انسان را نمی سازد بلکه فقط شخصیت واقعی اش را به او می شناساند . اپیکتتوس ، فیلسوف رمی

29. پیش بینی بحران را مدام تمرین کنید . همیشه فکر کنید که چه اشتباهی ممکن است رخ بدهد و سپس خود را برای روبرو شدن با آن آماده کنید .

30. فکر کنید ! هیچ مشکلی نیست که نشود آن را با نیروی تفکر حل کرد

ادامه …

1. اصل ‌( سه م ) در مدیریت این است : ( محبت ) ، ( ملاحظه ) و ( متانت ) . با همه مؤدب باشید .

2. احترام نشانه اصلی یک مدیر قابل است . میزان احترامی که کارکنان به مدیرشان می گذارند نشانه میزان قابلیت اوست .

3. ارزش قول هر کسی بستگی به میزان ارزشی دارد که خودش برای حرفش قائل است .

4. مدیران برتر در فکر کردن و حرف زدن معیارهای بالاتری دارند . باید بهترین باشید .

5. مدام میزان توقعتان را از خودتان افزایش دهید . امروز چطور می توانید بهتر و بیشتر به مشتری هایتان خدمت کنید ؟

6. در بین مهارت های ضروری ، مهارتی که در آن از بقیه ضعیف تر هستید تعیین کننده میزان توانایی شما در انجام کار است .

7. چه عاملی سرعت شما را در راه رسیدن به هدف هایتان کند کرده است ؟ چطور می توانید این محدودیت را از بین ببرید یا تأثیرش را کمتر کنید ؟

8. کار بعدی شما چیست ؟ برای اینکه در این کار عملکرد عالی داشته باشید به چه دانش و مهارت هایی نیاز دارید ؟

9. کار کردن با کامپیوتر را یاد بگیرید . برای بالا بردن مهارت هایتان از تکنولوژی استفاده کنید .

10. (( بهترین راه برای پیش بینی آینده این است که خودمان آن را بسازیم . )) مایکل کامی ، متخصص برنامه ریزی استراتژیک

11. کسانی که به آینده فکر نمی کنند نمی توانند آینده ای داشته باشند .

12. آنچه شما را به موقعیت کنونی رسانده برای حفظ آن کافی نیست .

13. برای اینکه درآمد بیشتری داشته باشید باید بیشتر یاد بگیرید .

14. شما می توانید برای رسیدن به هر هدفی که مشخص می کنید هر چیزی را که لازم است یاد بگیرید .

15. در عمل هیچ هدفی وجود ندارد که رسیدن به آن غیر ممکن باشد به شرط اینکه با تمام وجود خواستار رسیدن به آن باشید ، به اندازه کافی برای آن وقت بگذارید و برای رسیدن به آن به اندازه کافی تلاش کنید .

16. (( انضباط فردی توانایی وادار کردن خودتان به انجام کاری که باید در زمان معینی انجام بدهید ، چه مایل به انجام آن کار باشید و چه نباشید . )) البرت هوبارد ، نویسنده و سخنران

17. مدیران واقعی تمام تمرکز و توجه خودشان را روی یک چیز معطوف می کنند : مهمترین کار . و تا آن تمام نشود ، سراغ کار دیگری نمی روند .

18. کارها را ساده کنید ، با هم ادغام کنید و آنهایی را که لازم نیست حذف کنید . مدام در حال سازمان دهی مجدد کارها باشید .

19. مدیران با تهییج خود از احساسات کارکنان استفاده می کنند .

20. مدیریت ، بیشتر یعنی که هستید تا اینکه چه می کنید .

21. (( اگر با خویشتن خویش صادق باشی ، آنگاه همان گونه که روز لاجرم از پی شب فرا می رسد ، با دیگران نیز صادق خواهی بود . )) شکسپیر

22. صداقت با ارزش ترین و محترم ترین ویژگی یک مدیر است . همیشه به حرف هایتان عمل کنید .

23. نشانه شخصیت قوی ادامه حرکت به سوی هدف با اراده استوار است پس از فرو نشستن احساسات پرشور اولیه .

24. مدام از خودتان بپرسید : (( اگر همه در سازمان مثل من کار کنند عاقبت سازمان چه می شود ؟ ))

25. عمل گرایی نشانه یک مدیر برجسته است .

26. تحت فرماندهی یک ژنرال خوب ، هیچ سرباز بدی وجود نخواهد داشت .

27. مدیر کسی است که می تواند نتایج مطلوب را به دست آورد و رهبر کسی است که توانایی پیش بینی آینده را دارد .

28. وظیفه یک رهبر تضمین عملکرد عالی در کار مورد نظر است .

29. وظیفه شما به عنوان یک مدیر این است که آفریننده شرایط و موقعیت ها باشید نه آفریده آنها .

30. اراده کنید که همیشه به وجود آورنده تحولات باشید نه قربانی تغییرات

ادامه :
رموز مدیریت موفق

1-برای تجزیه و تحلیل شرایط ، مدام از خودتان بپرسید : (( بدترین اتفاقی که ممکن است بیفتد چیست ؟ )) سپس هر کاری لازم است بکنید تا مطمئن شوید این اتفاق نخواهد افتد .

2. هر چیزی به حساب می آید ! هر چیزی یا مفید است ، یا مضر ، یا سودآور است یا هزینه بر . هیچ چیز خنثی نیست .

3. اولین ویژگی شهامت ، داشتن نیروی اراده برای شروع کار است بدون اینکه هیچ ضمانتی برای موفقیت وجود داشته باشد . دومین ویژگی شهامت ، توانایی ادامه کار است بدون اینکه امیدی به موفقیت باشد .

4. آینده متعلق به کسانی است که ریسک می کنند ، نه افراد راحت طلب .

5. به جای اینکه هشتاد درصد از وقت تان را صرف تمرکز کردن روی مشکلات گذشته کنید ، صرف ایجاد موقعیت هایی برای آینده کنید .

6. برای نزدیک شدن به هدف های اصلی تان هر روز قدمی بردارید .

7. (( کاری را بکنید که از انجامش می ترسید . خواهید دید که مرگ ترس حتمی است . ))
رالف والدو امرسون

8.  همه می ترسند . رهبر کسی است که بر ترسش غلبه می کند و کاری را که لازم است انجام می دهد .

9. برای اینکه بتوانید در دیگران انگیزه ایجاد کنید تا عملکردشان عالی شود . مدام کاری کنید که احساس کنند مهم و ارزشمند هستند .

10. مدیر موفق کسی است که فضایی ایجاد کند که در آن همه کارکنان نسبت به خودشان احساس خیلی خوبی داشته باشند .

11. مرتباً با کارکنان تمرین اندیشه گشایی کنید . یعنی بگذارید هر کس هر ایده ای به ذهنش می رسد آزادانه بیان کند . با این کار آنها را تشویق می کنید تا مدام در مورد کارشان تفکر خلاق داشته باشند .

12. داشتن قدرت و نفوذ از توانایی کمک کردن یا آسیب رساندن به دیگران ناشی می شود .

13. هر چه بیشتر بتوانید به دیگران کمک کنید بدون آنکه انتظار پاداش داشته باشید ، پاداش بیشتری ، حتی از جاهایی که انتظارش را ندارید ، به دست می آورید .

14. آرامش ذهن را بالاترین هدف خود قرار دهید و بر اساس آن برای زندگی تان برنامه ریزی کنید .

15. اوقات معینی را به مهم ترین افراد زندگی خود اختصاص دهید و اجازه ندهید کسی یا چیزی مزاحم این اوقات شود .

16. همیشه به یاد داشته باشید که در خانه کمیت وقت و در محیط کار کیفیت وقت اهمیت دارد .

17. در مواردی که نیازی به تصمیم گیری نیست ، تصمیم گیری نکنید . اگر ضروری نیست که در موردی تصمیم بگیرید ، ضروری است که تصمیم نگیرید .

18. برای تقویت قوه درک و اعتماد به نفس دیگران ، آنها را وادار کنید که خودشان به فکر خودشان باشند و خودشان تصیم بگیرید .

19. (( سرنوشت تان را به دست بگیرید ، و گرنه دیگران این کار را خواهند کرد . ))
جک ولس ، مدیر عامل کمپانی جنرال الکتریک

20. هر چند وقت یک بار اندیشه گشایی کنید : روی کاغذ بنویسید (( هدف های من چیست ؟ )) وبیست پاسخ مقابل آن بنویسید .

21. تمام برنامه ریزی های استراتژیک در نهایت ، برنامه ریزی برای جلب مشتری هستند .

22. از نشانه های یک مدیر برتر نتیجه گیری شدید اوست .

23. با پرسیدن این دو سؤال از خودتان گذشته را مرور کنید : (( چه کاری را درست انجام دادم ؟ )) و (( چه کاری را باید طور دیگری انجام می دادم ؟ ))

24. اصل ( حد توانایی ) می گوید : (( هیچوقت برای انجام همه کارها وقت کافی وجود ندارد ، اما همیشه برای انجام مهم ترین کارها وقت کافی هست . ))

25. هر کاری که انجام می دهید در واقع انتخابی است بین کار مهم تر و کارهایی که اهمیت کمتری دارند . درست انتخاب کنید .

26. کارکنان بی کفایت اعتبارتان را تضعیف و آینده تان را تباه می کنند .

27. اخراج کردن از نقش های کلیدی یک مدیر است . مدیری که فرد بی لیاقتی را نگه می دارد و اجازه می دهد به کارش ادامه دهد در واقع خودش بی لیاقت است .

28. (( اگر نسبت به کارتان شور شوق نداشته باشید ، با شور و شوق شما را اخراج خواهند کرد . )) وینس لمباردی ، مربی فوتبال

29. همیشه آمادگی این را داشته باشید که قبول کنید فرد لایقی را استخدام نکرده اید : 33 درصد از کارکنان در ساعت های اضافه کاری کار مفید انجام نمی دهند .

30. مدیر موفق محکم و باثبات است و در عین حال وقتی یکی از کارکنان صلاحیت لازم را ندارد ، عادلانه و قاطعانه تصمیم می گیرید .

31. تا این لحظه از زندگی کدام ویژگی شما بیشترین موفقیت را نصیبتان کرده است ؟ این خصوصیت را بشناسید واز آن بیشتر استفاده کنید

ادامه :
. اولویت بندی کارهای مهم به مشخص کردن کارهای غیر ضروری هم هست . چه کارهایی کمتر مهم هستند ؟

2. معیار اصلی برای اولویت بندی کارها این است که ببینید هر کاری در درازمدت چه نتایج بالقوه ای به همراه دارد ؟

3. برای هر حوزه از زندگی تان هدف های مشخص و روشنی تعریف کنید و آنها را بنویسید .

4. اگر ندانید که دارید به کجا می روید ، هر راهی شما را با خود خواهید برد .
توماس کارالایل ، فیلسوف انگلیسی

5. عوامل مهم موفقیت تان را مشخص کنید ، همان کارهایی که مجبورید حتماً آنها را انجام بدهید تا موفق شوید .

6. کاری را که دوست دارید انجام بدهید و خودتان را متعهد کنید آن را عالی انجام بدهید .

7. با ارزش ترین سرمایه یک سازمان این است که بین مشتری هایش به چه ویژگی مشهور است .

8. وقتی حضور ندارید مشتری ها راجع به شما چطور فکر و صحبت می کنند ؟

9. برداشت و استنباط مردم یک واقعیت است . هر کاری که میکنید به نحوی برداشت و ادراک دیگران را تحت تأثیر قرار می دهد .

10. فقط مسئولیت انجام کارهایی را قبول کنید که می توانید آنها را عالی انجام بدهید . عملکرد متوسط پاداش ندارد .

11. مدیران ممکن است همیشه تصمیم هایشان صحیح نباشد اما همیشه تصمیم هایشان را تصحیح می کنند .

12. در مورد هدف هایتان قاطع باشید اما در مورد راه های رسیدن به آنها انعطاف پذیر باشید .

13. استعدادها و خلاقیت های ذاتی تان را شکوفا کنید . برای انجام کارها همیشه به دنبال راه های بهتر و سریع تر باشید .

14. مدام در پی نوآوری باشید چون به محض اینکه ایده ای را به کار بگیرید ، دیگر کهنه شده است .

15. استعدادها و توانایی های منحصر به فردتان را مشخص کنید . تا امروز کدامیک از توانایی هایتان بیشترین تأثیر را در موفقیت تان داشته است ؟

16. همیشه فکر کنید برای خودتان کار می کنید . رویکردتان نسبت به سازمان طوری باشد که گویی صاحب آن هستید حمید رضا ترکمندی ، زیباوب www.zibaweb.com

17. مدیران موفق ابتدا به ضروریات شخصی خودشان نمی پردازند ، چون به ضروریات شرایطی که در آن هستند توجه دارند . این ضروریات کدامند ؟

18. با شهامت عمل کنید . خواهید دید کمک هایی دریافت می کنید که انتظارش را ندارید .

19. برای غلبه بر ترس ، همیشه طوری عمل کنید که گویی شکست برایتان غیر ممکن است و همین طور هم خواهد شد .

20. مدیران موفق برای اینکه به کارکنان تازه کار یاد بدهند که چطور کارشان را خوب انجام بدهند وقت صرف می کنند .

21. مدیریت به شما این توانایی را می دهد که از انجام دادن کارها به کنترل کردن کارها برسید .

22. مدیران کارآمد از نظرات دیگران استقبال می کنند و خودشان را تصحیح می کنند .

23. ابتدا تجسم کنید که برای انجام هیچ کاری محدودیت ندارید . حالا تفکر (( برگشت از آینده )) را تمرین کنید : فرض کنید حالا پنج سال بعد است و از آنجا به گذشته نگاه کنید .

24. اگر می دانستید که هیچ شکستی در کار نیست ، چه رؤیایی در سر می پروراندید ؟

25. روی کاغذ فکر کنید . هر دقیقه ای که صرف برنامه ریزی کنید ، موجب می شود که موقع انجام کار ، ده دقیقه صرفه جویی کنید .

26. عادت کنید با تمام نیرو کار کنید . مدام به خودتان بگویید . (( برگردیم سر کار . ))

27. همیشه این آمادگی را داشته باشید که بپذیرید ممکن است اشتباه کرده باشید .

28. (( شجاعت واقعاً اساسی ترین فضیلت است . چرا که سایر فضیلت ها به آن وابسته اند . ))
وینستون چرچیل

29. برای کشف سرزمین های جدید باید اراده کنید که از ساحل دور شوید .

30. محک واقعی برای رهبری خوب ، کیفیت عملکرد شما در زمان بحران است .

31. میزان توانایی شما برای حل مشکلات و تصمیم گیری درست معیار واقعی سنجش میزان مهارت تان به عنوان یک مدیر است .

32. مدیران در روبرو شدن با خطرها و مشکلات ، همیشه آرام و خونسرد هستند و خویشتن داری را از دست نمی دهند

ادامه :
اگر میزان تحولات خارج از سازمان شما بیش از میزان رشد داخل سازمان باشد در این صورت سقوط سازمان حتمی است . جک ئلس ، مدیر عامل کمپانی جنرال الکتریک

2. برای اینکه سرعت فرایند تحویل محصولات و خدمات تان را به مشتری افزایش دهید چه کار می توانید بکنید ؟

3. آن قسمت از کارها یا فعالیت های سازمان را که شرکت ها یا سازمان های دیگر می توانند یهتر از شما انجام دهند به آنها واگذار کنید .

4. برای مدیریت کارکنان مختلف و موقعیت های گوناگون نیاز به استفاده از سبک های متفاوت مدیریت داریم .

5. به کارکنان بی تجریه دستورات روشن و قاطع بدهید و راهنمایی های واضح و صریح بکنید .

6. برای اینکه کارکنان و مجریان عالی داشته باشید ، مدام به آنها آموزش بدهید و آنها را راهنمایی کنید .

7. برای انجام کارهای پیچیده ، دیگران را تشویق کنید تا با راهنمایی ها و مشارکت خودشان به شما کمک کنند .

8. مسئولیت هر کاری را فقط به دست کسی بسپارید که ثابت کرده است از عهده آن کار بر می آید .

9. برای فکر کردن و بررسی کارها وقت بگذارید . تفکر عمیق مشخصه بارز مدیران موفق است .

10. از جلو رفتن و پیشرفت نترسید . طناب را باید بکشید . نمی توانید آن را هل بدهید .

11. هرجایی که اکنون هستید و هر شغلی که دارید ، خودتان مسئول آن هستید و دلیلش انتخاب ها و تصمیم گیری های خودتان است .

12. عملکرد بهترین رقیب هایتان را معیار عملکرد خودتان قرار دهید . به این فکر کنید که دفعه بعد چگونه می توانید از آنها ببرید .

13. مدیران هرگز از وضعیت فعلی شان راضی نیستند و مدام سعی می کنند بهتر بشوند .

14. موفقیت ممکن است منجر به رضایت از خود بشود و این بزرگ ترین دشمن موفقیت است .

15. در دوره تحولات سریع ، سکون خطرناک ترین چیز است .

16. دنیای بیرون شما انعکاس دنیای درونتان است . اگر طرز تفکرتان را عوض کنید ، زندگی تان عوض می شود .

17. هر چیزی که به حقیقت اضافه شود از آن حکم می کند .
الکساندر سولژنیتسین ، نویسند روسی و برنده جایزه نوبل

18. در اغلب اوقات هر نقطه ضعفی در واقع نقطه قوتی است که از آن استفاده نادرست شده است . اگر فردی کارایی لازم را ندارد شاید نشان دهنده این است که باید کار دیگری به او واگذار کرد .

19. اگر در سازمانتان فرد باهوشی دارید که تخص ویژه ای دارد برایش یک پست جدید ایجاد کنید .

20. از راحت طلبی که باعث مدیریت ضعیف می شود دوری کنید . استانداردهای خودتان را مدام بالاتر و بالاتر ببرید .

21. برای به دست آوردن اطلاعات به روز و با خبر شدن از اظهار نظرهای کارکنان ، در سازمان گشتی بزنید .

22. همیشه آماده باشید تا در صورت لزوم شرح وظایف کارکنان را تغییر بدهید و یا حتی اگر لازم است افراد را عوض کنید .

23. موفقیت شما در گرو این است که تمام کارکنان شما با تمام وجود تلاش کنند تا عملکرد عالی داشته باشند .

24. فقط وجود یک کارمند مسئولیت ناپذیر کافی است که منبع اصلی مشکلات در سازمان بشود .

25. تفکر (( آسمان بی ابر )) را تمرین کیند . تجسم کنید که هیچ کاری برایتان غیر ممکن نیست . در این صورت چه کاری را مایلید به نحو دیگری انجام بدهید ؟

26. در مقابل برگرداندن و واگذاری کار به صورت معکوس یا از پایین به بالا مقاوت کنید . اجازه ندید انجام کاری را که به دیگران واگذار کرده اید دوباره به خودتان محول کنند .

27. مدیران واگذار کنندگان پرتوقعی هستند . آنها شدیداً روی این نکته تأکید می کنند که کار باید درست انجام شود .

28. هدف اصلی و قطعی خودتان را در زندگی مشخص کنید و سپس تمام فعالیت هایتان را بر اساس همان هدف سازماندهی کنید .

29. مدیران در هر برهه از زندگی مسئولیت کامل تمام اعمالشان را به عهده می گیرند .

30. هرگز گله و شکایت نکنید . هرگز سعی نکنید کارهایتان را توجیه کنید .
بنجامین دیزرائیلی

31.   تمرین کنید که همیشه راهنما و مشاور کارکنان باشید . برای پیشرفت در کارشان مدام آنها را راهنمایی کنید .

32. در هر کاری که می کنید طوری عمل کنید که الگوی دیگران شوید . همیشه فکر کنید که دیگران شاهد کارهای شما هستند .

33. برای دادن آموزش های جدید به کارکنان هزینه کنید تا پیشرفت کنند و عملکردشان بهتر شود .

34. وفادارای به سازمان ، رئیس و کارکنان از با ارزش ترین ویژگی های یک مدیر موفق است .

35. افرادی که عملکرد بالا دارند به داشتن ارتباط عالی با رئیس شان بسیار اهمیت می دهند .

36. قبل از اینکه کاری را شروع کنید اول از همه تمام فعالیتهای مربوط به آن کار را اولویت بندی کنید .

37. در محیط کار جوی ایجاد کنید که همه با صداقت و شرافت عمل کنند و بتوانند به راحتی حرفشان را بزنند .

38. راستگویی نشانه واقعی شرافت است .

39. برای هر حوزه کلیدی و مهم یک نفر مسئول کنید .

40. طرز لباس پوشیدن شما باید به کسب موفقیت تان کمک کند . ظاهر شما بسیار مهم است . مردم بر اساس ظاهرتان روی شما قضاوت می کنند .

41. اصل ( حذف انتخاب دیگر ) را همیشه به یاد داشته باشید : (( انجام یک کار یعنی انجام ندادن یک کار دیگر )

*********************************
چگونه فرد موفقی باشیم؟
دانستن كارهايي كه آدم هاي موفق انجام داده اند يكي از روش هايي است كه به ما كمك مي كند بهتر زندگي كنيم
محمد كياسالار
اسم و رسم برايان تريسي در دنياي موفقيت، بزرگ تر از آن است كه به معرفي احتياج داشته باشد: يك مولف، مربي و سخن ران حرفه اي در زمينه موفقيت، مدير شركت بين المللي برايان تريسي واقع در سولاتابيچ كاليفرنيا، و مشاور بيش از 500 شركت معتبر بين المللي. او در زندگي نامه اش مي نويسد:
تا آن جا كه يادم مي آيد، من در سال هاي درس و مدرسه جز يك ذهن كنجكاو هيچ سرمايه اي نداشتم. هميشه توي مدرسه شاگرد ضعيفي بودم و آخرش هم مجبور شدم ترك تحصيل كنم. دوران نوجواني ام عمدتا به كارگري گذشت: كار در آشپزخانه يك رستوران، حفر چاه، كارگري در كارخانه و حمل و نقل بسته هاي كاه در مزارع و دام داري ها. بيست و پنج ساله بودم كه شروع كردم به فروشندگي. از اين خانه به آن خانه مي رفتم و با سود مختصري كه از خريد و فروش لوازم منزل به دست مي آوردم، روزگارم مي گذشت. يك روز اين سوال توي ذهنم جرقه زد كه: چرا خيلي ها توي همين حرفه موفق  اند اما من موفق نيستم؟
برايان تريسي خودش اعتقاد دارد كه زندگي اش را همين سوال زير و رو كرد:
اين سوال باعث شد من دست به كاري بزنم كه مسير زندگي ام را عوض كند. رفتم سراغ فروشندگان موفق و از آن ها سوال كردم كه رمز موفقيت شان چيست. آن ها هر كدام شان حرف هايي زدند و بخشي از تجربيات شان را به من منتقل كردند. من فقط از همان حرف ها و تجربيات استفاده كردم تا به اين جا رسيدم. به همين سادگي! دو سال به همين ترتيب كار كردم. توانايي و مهارتم در فروشندگي، زياد و زيادتر شد تا اين كه توانستم مديرِ فروش شوم. در كار مديريت فروش هم دقيقا از همان شيوه استفاده كردم: رفتم سراغ كساني كه در مديريت فروش، عمل كرد موفقي داشتند؛ توصيه هايشان را شنيدم و به كار بستم. احساس مي كردم كشف بزرگي كرده ام كه مي تواند زندگي ام را متحول كند. موفقيت براي من يك قانون ساده داشت: فقط ياد مي گرفتم كه افراد موفق براي پيش رفت شان دست به چه كارهايي زده اند، آن وقت من هم مي رفتم و دقيقا همان كارها را انجام مي دادم. حمید رضا ترکمندی ، زیباوب www.zibaweb.com
اما بزرگ ترين فايده اين كشف براي برايان تريسي اين بود كه نگاه او به موفقيت و آدم هاي موفق عوض شده بود: خب، من به خاطر تجربيات ناموفقي كه در دوران نوجواني داشتم، هميشه احساس ضعف و ناتواني مي كردم. هميشه خيال مي كردم كساني كه از من موفق ترند، واقعا از من برتر و بهترند، اما كم كم فهميدم كه اين طرز فكر ايراد دارد. آن ها موفق تر بودند چون كارها شان را به روش بهتري انجام مي دادند، اما من هم مي توانستم (و توانستم) هر چه آن ها انجام مي دهند، انجام بدهم. و اين براي من مثل يك مكاشفه بود. . . هنوز يك سال از عمل كردم در زمينه مديريت فروش نگذشته بود كه تبديل شده بودم به يك فروشنده تراز اول. يك سال بعد، مدير عامل شركت شدم و توانستم با 95 نماينده فروش در 6 كشور هم كاري كنم. سال ها به همين ترتيب گذشت و من توانستم شركت هاي متعددي را تاسيس و راه اندازي كنم، در يك دانشگاه معتبر در رشته مديريت بازرگاني درس بخوانم، به زبان هاي فرانسوي، اسپانيايي و آلماني مسلط شوم و به عنوان سخن ران، مربي و مشاور با بيش از 500 شركت بين المللي هم كاري كنم. . .
برايان تريسي مي گويد كه در طول اين سال ها يك حقيقت براي او كاملا روشن شده است: كليد دست يابي به يك موفقيت بزرگ اين است كه آدم بتواند ذهنش را تمام و كمال بر روي مهم ترين كار يا هدفي كه در زندگي اش دارد متمركز كند، آن را درست انجام بدهد و تا آن را به پايان نرسانده دست از كار و كوشش برندارد. او براي موفقيت، فرمول هاي ساده اي كشف كرده است كه به برخي از آن ها اشاره مي كنيم.

وقتي قدم اول را برداشتيد، آن وقت بايد براي هر كدام از اهداف تان مهلت تعيين كنيد. تا وقتي اين كار را نكرده ايد، هيچ فوريتي براي رسيدن به هدف ها وجود ندارد
يك، دو، سه، حركت!
از زندگي چه مي خواهيد؟ دنبال چه مي گرديد؟ هدف تان چيست؟ يك تكه كاغذ برداريد و هدف هاي دور و نزديك تان را رويش بنويسيد. با خودتان صادق باشيد. برايان تريسي سرسختانه اعتقاد دارد: آن هايي كه افكار و اهداف شان را روي كاغذ مي آورند، لااقل يك قدم به موفقيت نزديك تر مي شوند. براي اين كار مي توانيد از مشورت دوستان، نزديكان و يا هر كسي كه حرفش را قبول داريد، بهره مند شويد. اين قدم اول است.
وقتي قدم اول را برداشتيد، آن وقت بايد براي هر كدام از اهداف تان مهلت تعيين كنيد. تا وقتي اين كار را نكرده ايد، هيچ فوريتي براي رسيدن به هدف ها وجود ندارد. بعد از اين مرحله بايد فهرست اهداف تان را اولويت بندي كنيد. مثلا مي خواهيد تا يك سال ديگر وارد دانشگاه شويد، تا دو سال ديگر شغل مناسبي براي خودتان دست و پا كنيد و . . .
براي رسيدن به هر كدام از هدف هايتان چه راه هايي پيش رو داريد؟ از تمام كارهايي كه فكر مي كنيد شما را يك قدم به هدف تان نزديك تر مي كند، فهرستي تهيه كنيد و هر بار كه چيز جديدي به ذهن تان مي رسد يا حرف جديدي از كسي مي شنويد كه مي تواند شما را به هدف تان نزديك تر كند با اضافه كردن آن به فهرست قبلي فهرست تان را تكميل كنيد. پس از تكميل اين فهرستِ كاري، بايد فهرست فعاليت هايتان را هم اولويت بندي كنيد. چه كاري بايد قبل از همه و چه كارهايي بايد بعد از آن انجام شود؟ برايان تريسي معتقد است كه احتمال موفق شدن شما در اين مرحله بسيار بيشتر از احتمال موفق شدن نابغه اي است كه هدف ها و برنامه هايش را در ذهنش نگه مي دارد و با خودش حمل مي كند.
وقتي برنامه ريزيِ مكتوب تان تمام شد، شروع كنيد به كار كردن. هر روز لااقل يك قدم به سمت هدف تان برداريد. حركت كنيد. توقف ممنوع است. آن چه شما را موفق مي كند، همين استواري و ثبات قدم است.
فقط از روي فهرست
الكس مك كنزي مي گويد: وارد عمل شدن قبل از يك برنامه ريزي صحيح، سرآغاز تمام شكست هاي زندگي است. هر چه برنامه ريزي تان بهتر باشد، آسان تر مي توانيد دست به كار شويد. از اسم برنامه ريزي نترسيد. برنامه ريزي كار عجيب و غريبي نيست. از نظر برايان تريسي: برنامه ريزي يعني تهيه يك فهرست كاري. او توصيه مي كند كه هميشه كارهايمان را بر اساس همان فهرستي انجام بدهيم كه خودمان تهيه كرده ايم و اگر احيانا كار جديدي پيش آمد، حتما قبل از شروع به كار، آن را به فهرست مان اضافه كنيم. از همان اولين روزي كه كارهايتان را از روي فهرست شروع مي كنيد، 20 تا 25 درصد به راندمان كاري تان اضافه مي شود. هر شب فهرست  تان را ببينيد و ارزيابي كنيد كه امروز چه كارهايي انجام داده ايد، چه كارهايي نيمه كاره مانده و براي فردا بايد چه فهرستي تدارك ببينيد؟ فهرست كاري هر روز را بايد شبِ قبل آماده كنيد. در طول روز هميشه بايد به فهرست كاري تان توجه داشته باشيد و هر كاري را كه به اتمام مي رسانيد، كنارش علامت بزنيد. اين كار، انگيزه و اعتماد به نفس تان را به وضوح افزايش خواهد داد.
از همين امروز شروع كنيد به تهيه فهرست برنامه هاي روزانه، هفتگي و ماهانه. البته حواس تان باشد كه داشتن برنامه هاي هفتگي و ماهانه خوب است، اما داشتن برنامه روزانه ضرورت دارد؛ ضرورت!
بيست را به هشتاد نفروشيد!
ويلفردو پارتو، اقتصاددان ايتاليايي، در سال 1895 ادعايي كرد كه از نظر برايان تريسي، آن ادعا مثل يك قانون علمي، ارزش و اعتبار دارد: آدم هاي جامعه را مي شود به دو دسته تقسيم كرد. دسته اول كه به طور معمول هشتاد درصد هر جامعه را تشكيل مي دهند، اكثريتِ تاثيرپذيرند، و دسته دوم كه به طور معمول بيست درصد هر جامعه را تشكيل مي دهند، اقليتِ موثر. نكته دقيقا در اين جاست كه هميشه همين بيست درصد، آن هشتاد درصد را به دنبال خودش مي كشد. در فعاليت هاي اقتصادي هم تقريبا هميشه اوضاع از همين قرار است. يعني مثلا هشتاد درصد از سود شما را بيست درصد از توليدات تان تامين مي كند. بيست درصد از مشتري هاي شما، هشتاد درصد از كل فروش تان را  خريداري مي كنند. هشتاد درصد از نتايج (و درآمدي) كه كسب مي كنيد، نتيجه بيست درصد از فعاليت هاي شماست و . . .
برايان تريسي به همين ادعاي ويلفردو پارتو استناد مي كند و آن وقت نتيجه مي گيرد كه: اگر در فهرست كاري روزانه تان 10 مورد نوشته باشيد، احتمالا يكي دو مورد وجود دارد كه بيشتر از آن هشت نه موردِ ديگر ارزش دارد و يا لااقل ارزشش كم تر از آن موارد نيست! و طبيعي است كه پس از اين نتيجه گيري، توصيه مي كند كه: هميشه در فهرست تان بگرديد و آن اقليتِ موثر را پيدا كنيد و كارها يتان را هم با همان اقليتِ موثر شروع كنيد. در مقابل اين وسوسه كه اول كارهاي كوچك را سر و سامان بدهيد، تا مي توانيد مقاومت كنيد. از همين امروز قاطعانه تصميم بگيريد كه وقت بيشتري را صرف كارهايي بكنيد كه ممكن است زندگي شما را متحول كند و وقت كم تري را به كارهاي كم اهميت تر اختصاص بدهيد. روزنامه همشهري
لطفا از  مطلب فوق  با درج این لینک و منبع استفاده نمایید :حمید رضا ترکمندی ، زیباوب

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Fill out this field
Fill out this field
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
You need to agree with the terms to proceed

فهرست
سوالی دارید؟ با ما صحبت کنید!
مکالمه را شروع کنید
سلام! برای چت در WhatsApp پرسنل پشتیبانی که میخواهید با او صحبت کنید را انتخاب کنید
ما معمولاً در چند دقیقه پاسخ می دهیم
0:00
0:00