از قدیم گفته اند کم و گوی و گزیده گوی چون دُر. بزرگان ما بیش از کم سخن گفتن روی بیش تر گوش دادن تاکید داشته اند. به قول آفریقایی زبان ها اگر می خواهی عاقل شوی بنشین و گوش کن! هزار و یک ضرب المثل و داستان در تاریخ نقل قول شده است که نشان می دهد چه قدر شنونده بودن مهم است و نشانه تفکر بیش تر کم صحبت کردن می باشد. اما آیا همه ما وقتی که خاموش می شویم و فرصت حرف زدن را در اختیار دیگران قرار می دهیم واقعا مشغول گوش دادن به حرف های آن ها هستیم؟ سکوت واقعا همیشه نشانه توجه و تمرکز ما روی سخنان دیگران است یا احتمال دارد که افکار ما هم موقع حرف زدن دیگران به دوردست ها منحرف شود و بالکل هوش و حواسمان را از دست دهیم؟ از آن جایی که قطعا شما هم در چنین موقعیتی قرار گرفته اید مفهوم تازه گوش دادن فعال در فنون بیان و ارتباط با دیگران مطرح می شود که شناخت آن از ضروریات زندگی ما خواهد بود.
حتما شما هم تجربه کرده اید اوقاتی را که زمزمه های اطرافتان را بشنوید اما در حقیقت روح و جسم شما جای دیگر باشد. یا این که شنونده بحثی بوده اید که در واقع هیچ عکس العملی در شما ایجاد نکرده و شما را به فکر کردن فرو نبرده است. این حالت منفعل کاملا ارادی نیست. گاهی ما می خواهیم شش دانگ حواسمان را به مطلبی که عرضه می شود بدهیم اما انگار غرق دنیا دیگری می شویم که برای ذهنمان جذاب تر است. متخصصان برای رفع این محدودیت ذهنی با تمارین گوش دادن فعال سعی دارند گوش و ذهن را با هم هماهنگ کرده و شنونده را یک شنونده تحلیل گر و فعال تبدیل نمایند.
بزرگسالان به طور متوسط ۷۰ درصد اوقاتشان را درگیر فرآیندهای ارتباطی هستند که ۴۵ درصد آن به گوش دادن، ۳۰ درصد به حرف زدن، ۱۶ درصد به مطالعه و ۹ درصد به نوشتن اختصاص مییابد. کیفیت ۴۵ درصدی که صرف گوش دادن میشود فقط در حوزهی کسبوکار مؤثر نیست، بلکه بر زندگی شخصی افراد نیز تأثیر گذاشته و موجب گستردهتر شدن تعداد دوستان و شبکههای اجتماعی، ارتقای عزت نفس و اعتماد به نفس، کسب نمرات عالیتر در دوران تحصیل و حتی تقویت سلامتی و تندرستی عمومی بدن میشود. همچنین مطالعات نشان داده است که حرف زدن موجب بالا رفتن فشار خون خواهد شد، در حالی که گوش دادنِ با دقت به اُفت فشار خون میانجامد.
گوش دادن اساسیترین و قدرتمندترین شیوهی برقراری ارتباط با دیگران است. فقط گوش دهید. شاید مهمترین چیزی که همواره به یکدیگر ارزانی میکنیم همین توجهمان باشد.
خوب گوش دادن شامل زیر نظر گرفتن زبان بدن و توجه به ناهماهنگیهای احتمالی بین پیامهای کلامی و غیرکلامی ارسال شده از سوی گوینده است. به بیان سادهتر، یک شنوندهی خوب فقط به چیزی که گفته میشود گوش نمیدهد، بلکه به چیزهایی که گفته نمیشوند یا نصفهکاره به زبان میآیند نیز گوش میدهد
اولین قدمی که برای گوش دادن فعال باید برداریم این است که اصرار داشته باشیم که متمرکز باقی بمانیم و حواسمان پرت نشود. با این حال اگر طرف مثابلتان متوجه، تمرکز و توجه شما به او نیست شما میتوانید به او نشان دهید که به او توجه میکنید. این معمولا کمککننده است شما سرتان را تکان دهید و یا این که یک سری سوالاتی در مورد مطلب بیان شده بپرسید تا برای فرد مشخص شود که شما درک میکنید که او چه میگوید. این کارها الزاما به این معنی نیست که شما با حرفهای او موافق هستید بلکه تنها نشان میدهد که شما مواضع او را درک میکنید. همچنین یکی از کارهای کمککننده دیگر این است که یک سری نکاتی را در مورد مطلبی که او بیان میکند، بگویید(این گفتن هم میتواند زبانی باشد یا به صورت حرکات بدنی یا همان زبان بدنی). برای مثال اگر کسی برای شما دارد یک تجربه یا خاطره دردآور و تلخ تعریف میکند به این معنی نیست که او الزاما الان آزرده است، حال اگر شما با گفتن یک جمله ساده مانند “من دردت رو درک میکنم” یا “میدونم چی میگی” میتوانیم به او نشان بدهیم که ما تنها یک شنونده ساده نیستیم بلکه شرایط او را درک میکنیم.