لابد می پرسید چگونه باید این نقاط قوت و نقاط ضعف خود را بشناسیم و فرصتها و تهدیدات ناشی از آنها را تجزیه و تحلیل کنیم؟ تجزیه و تحلیل SWOT تکنیک قدرتمندی برای این منظور است. آنچه که این روش را قدرتمند می کند این است که می تواند با کمی تفکر فرصتهایی را برای شما آشکار کند که قبلا در نظر نگرفته بودید. و با شناخت نقاط ضعف می توانید تهدیداتی را از خود دور کنید که به توانائی شما را برای حرکت به جلو ضربه می زده است.
چگونه از تکنیک SWOT برای شناخت نقاط قوت و نقاط ضعف استفاده کنیم
برای اجرای SWOT آنالیز شخصی. ابتدا جدول مربوط به این کار را ترسیم نمایید و جواب سوالات زیر را در آن درج کنید
وبا شناخت نقاط ضعف می توانید تهدیداتی را از خود دور کنید که به توانائی شما را برای حرکت به جلو ضربه می زده است.
نقاط ضعف
در چه کارهایی ضعیف هستید؟ |
نقاط قوت
چه کارهایی را خوب انجام می دهید؟ به چه منابعی دسترسی دارید؟ |
تهدیدات
چه تهدیداتی ممکن است به توفیق شما صدمه بزند؟ |
فرصت ها
چه فرصتهایی در سر راه شما قرار دارد؟ |
نقاط قوت
شما چه مزایایی دارید که دیگران ندارند؟ (مثلا مهارتها، گواهینامه ها، تحصیلات، یا ارتباطات)
چه کاری را بهتر از دیگران انجام می دهید؟
به چه منابع شخصی می توانید دسترسی داشته باشید؟
دیگران (بخصوص رئیستان) چه توانمندیهای در شما می بینند؟
به کدامیک از دستاوردهای خود بیشتر افتخار می کنید؟
به چه ارزشهایی باور دارید که دیگران از نشان دادن آنها عاجزند؟
آیا شما عضو شبکه ای هستید که دیگران در آن حضور ندارند؟ اگر اینطور است آیا با افراد ذی نفوذ ارتباط دارید؟
به این سوالات از دید خود و از دید اطرافیانتان پاسخ دهید. در این زمینه فروتنی و خجالت را کنار بگذاربد.
اگر مشکلی برای این کار دارید، لیستی از ویژگیهای شخصی خود تهیه کنید. بخشی از این ویژگیها حتما نقاط قوت شماست.
توصیه:
نقاط قوت خود را نسبت به اطرافیان خود در نظر بگیرید. مثلا اگر شما ریاضیدان برجسته ای هستید و اطرافیان هم همینطور. به احتمال زیاد این نقطه قوت شما نیست, بلکه الزام کار شماست
نقاط ضعف
معمولا از انجام کدام وظایف سرباز می زنید زیرا احساس می کنید که اعتماد به نفس لازم را برای انجام آن ندارید؟
اطرافیان شما چه چیزهایی را نقطه ضعف شما می دانند؟
آیا نسبت به تحصیلات و مهارتهایی که کسب کرده اید اعتماد دارید؟ اگر نه، ضعف شما در کجاست؟
عادتهای منفی شما چیست؟ ( مثلا آیا دیر حاضر می شوید، بی نظم هستید، کم حوصله هستید یا نمی توانید استرس خود را مدیریت کنید)
آیا ویژگیهای شخصیتی خاصی دارید که شما را عقب نگه می دارد؟ بطور مثال اگر شما موظفید که جلسات را بطور منظم اداره کنید، ترس از صحبت در جمع یک نقطه ضعف بزرگ است.
نقاط ضعف خود را نیز مانند نقاط قوت از دید خود و از دید اطرافیان خود بررسی و شناسایی کنید. آیا دیگران ضعفهایی در شما می بینند که خود قادر به دیدن آنها نیستید؟ آیا همکاران شما را از انجام فعالیتهای کلیدی دور نگه می دارند؟ واقع گرا باشید. بهتر است که هر چه زودتر با واقعیتهای ناخوشایند مواجه شوید.
فرصتها
چه فناورهای جدیدی می تواند به شما کمک کند؟ آیا می توانید از دیگران از طریق اینترنت کمک بگیرید؟
آیا کسب و کاری که در آن هستید در حال رشد است؟
آیا شبکه ای از ارتباطات راهبردی برای کمک به شما وجود دارد؟ آیا افراد این شبکه ها می توانند با تمابل دارند که شما را به دیگران توصیه کنند؟
چه گرایشاتی (چه مدیریتی وچه در موارد دیگر) در شرکت یامحیط اطراف خود می بینید، چگونه می توانید از مزایای آنها استفاده کنید؟
آیا رقبای شما از انجام امور مهمی غافل هستند؟ اگر اینطور است آیا می توانید از اشتباه آنها به عنوان مزیت استفاده کنید؟
آیا در شرکت شما و یا کسب و کارتان نیازهایی هست که کسی به آنها توجه ندارد؟
آیا مشتریان و یاعرضه کنندگان کالا و خدمات به شما از چیزی در کسب و کار یا شرکت شما شکایت دارند. اگر اینطور است آیا می توانید فرصتی برای ارائه یک راه حل بوجود بیاورید.
شما ممکن است فرصتهای سودمندی در موارد زیر به دست بیاورید:
اتفاقات شبکه ( مثلا جلسات انجمن صنفی)، کلاسهای آموزشی یا کنفرانسها و سمینارها
همکاری دارید که قرار است به مرخصی طولانی مدت برود. آیا میتوانید برای کسب تجربه بخشی از پروژه های او را در دست بگیرید؟
یک وظیفه یا پروژه تازه که شما را وادار می کند که مهارتهای جدیدی را بیاموزید مانند صحبت در جمع یا ارتباطات بین الملل.
توسعه شرکت یا خرید یک شرکت دیگر. آیا شمامهارت خاصی (مانند دانستن زبان دوم ) دارید که به این فرآیندها کمک کند.
مهمتر از همه اینکه به نقاط قوت خود نگاهی بیاندازید واز خود بپرسید که آیا این توانمندی ها فرصتهایی را به روی شما می گشاید و همچنین نگاهی به ضعفهای خود بیاندازید و ببینید که حذف هر کدام از ضعفها برای شما فرصتی ایجاد می کند؟
تهدیدات
در کار خود با چه موانعی روبرو هستید؟
آیا همکاری دارید که با شما سر دست یابی به یک پست یا مدیریت یک پروژه رقابت کند؟
آیا شغل شما یا تقاضا برای کاری که شما انجام می دهید در حال تغییر است؟
آیا تحولات فناوری شغل و یا کسب و کار شما را تهدید می کند؟
آیا نقاط ضعف شما برای شما تهدیدی ایجاد می کند؟
این تجزیه و تحلیل معمولا اطلاعاتی کلیدی برای شما فراهم می کند و می تواند مشکلات را به شما نشان بدهد و مشخص کند که چه کارهایی باید انجام بدهید.
نمونه ای از SWOT آنالیز شخصی
با هم مروری به یک SWOT آنالیز شخصی که مربوط به یک مدیرتبلیغات است می اندازیم:
نقاط قوت
من بسیار خلاق هستم. اغلب مشتریانم را با ارائه زاویه دید جدید از برندشان تحت تاثیر قرار می دهم.
با مشتریان و همکارانم به خوبی ارتباط برقرارمی کنم.
توانایی پرسیدن سوالات کلیدی برای یافتن روشهای بازاریابی دارم.
من کاملا متعهدب ه موفقیت برند مشتریانم هستم.
نقاط ضعف
کارها را با عجله انجام می دهم تا لیست کارهای روزانه ام خالی شود که گاه این عجله به کیفیت کارم لطمه می زند.
همین عجله برای انجام کارها زمانی که خیلی کار دارم منجر به استرس می شود.
در هنگام ارائه ایده ها به مشتریان عصبی می شوم واین ترس از صحبت در بین جمع موجب کاهش شور و اشتیاقم در ارائه می شود.
فرصتها
یکی از مهمترین رقبای ما در مورد خدمات ضعیف به مشتریان کوچک شهرت بدی پیدا کرده است.
من ماه دیگر در یک کنفرانس مهم بازاریابی حضور خواهم داشت که به من فرصت شبکه سازی خوبی را می دهد.
مدیر هنری ما بزودی برای مرخصی زایمان می رود و این فرصتی است برای من تا با انجام وظایف او مسیر پیشرفت شغلی خود را هموار کنم.
تهدیدات
یکی از همکارانم که در صحبت کردن از من قویتر است بامن بر سر پست مدیر هنری رقابت می کند.
به علت کمبود کارمند، من اغلب بیش از حد کار می کنم و این تاثیری منفی بر خلاقیت من گذاسته است.
وضعیت اقتصادی فعلی رشد صنعت بازاریابی را کاهش داده است. بسیاری از شرکتها کارمندانشان را کم کرده اند و شرکت ما نیز تقلیل نیرو را در برنامه دارد.
در نتیجه این تحلیل مدیر تبلیغات فوق تصمیم گرفت که به همکارش که با وی بر سر جانشینی مدیر هنری رقابت داشت پیشنهاد بدهد که با همکاری یکدیگر وظایف مدیر هنری را پوشش بدهند و از تواناییهای همدیگر استفاده کنند. همکار وی که به توانایی خلاقیت او باور داشت این پیشنهاد را قبول کرد و آنها با یکدیگر یک تیم تشکیل دادند که یکی در خلاقیت و طرح ایده های نو قوی بود ودیگری در ارائه و سخن گفتن و آنها فرصت پیدا کردند که خدمات بهتری به شرکتهای کوچکتر بدهند ودر این مورد نسبت به رقیب اصلی خود از موقعیت بهتری برخوردار شوند.
1 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
باتشکر سایت عالیتان،واقعا محتوای فوق العاده عالی داره.