مسیر شغلی من ، محبوبه مظاهری :
تحصیلات :
لیسانس میکروبیولوژی پزشکی – فوق لیسانس مدیریت منابع انسانی – مدرک سطح یک کوچینگ – گواهینامه دوره تحلیل رفتار متقابل – گواهینامه دوره تیوری انتخاب
سابقه کار:
12 سال سابقه کار در واحد منابع انسانی سازمانهای مختلف
5 سال مشاور شغلی و کوچ مسیر شغلی و منتور منابع انسانی
تجربیات عمومی:
شش سال کوهنوردی و چهار سال ایرانگردی رفتم،
تاکنون حدود دو هزار جلد با موضوعات مختلف خواندم.
یازده سال پیانو میزدم و آماتور آواز می خوانم.
ولی قبل از بدست آوردن تمامی این مدارک، سابقه کار و تجربه ها ….. از لحظه ای که به دنیا آمدم مدرک رسمی اختلال ای دی اچ دی را دارا شدم و خوشحال و راضی هستم.
از نظر من هر بیماری و هر اختلالی یک موهبت از طرف خداوند است تا به شما در طی مسیر زندگی و رسیدن به رسالت فردی کمک کند.
اختلال بی توجهی-بی قراری قدرت پردازش و انرژی عصبی مغز بسیار بالاست و همین موضوع باعث می شود که تمرکز فرد بر روی موضوعاتی که توجهش را جلب می کند بالا برود و از طرف دیگر این تمرکز بالا برای فرد مشکلات ارتباطی و اجتماعی ایجاد می کند.
این افراد بخاطر شرایط خاصی که دارند همیشه در معرض توهین و تهمت و قضاوت افراد عادی جامعه هستند زیرا همواره در حال شکستن چارچوبهای رفتاری مورد پسند مردم عامی جامعه هستند تا بتوانند خلاقیت و تصویر سازی درونی خود را به واقعیت تبدیل کنند و نوآوری و شگفتی بوجود بیاورند.
دیدن یک خانم 30 ساله که از میدان ونک تا میدان تجریش را بر روی جدول وسط خیابان پیاده روی می کند و می خندد برای همه مردم عجیب است ولی شاید دانستن این موضوع که براساس آن پیاده روی یک مدل ارزیابی عملکرد برای شرکت سخت افزاری طراحی کرد و در 40 سالگی از روی همان مدل در حال نوشتن کتاب است برایتان جالب باشد.
این اختلال در طول 15 سالی که من کارمند بودم مشکلات زیادی برای من درست کرد که هربار با ضریب هوشی بالا و دانش و تخصصی که دارم آن را جبران می کردم و در نهایت تصمیم گرفتم مستقل و فریلنسر کار کنم.
من فردی هستم با تمرکز بسیار بالا بر روی موضوعی که به آن علاقه دارم و بی توجهه هستم به محیط اطراف و موضوعاتی که برایم جالب نیست.
موفق ترین هنرمندان، مشهورترین کارآفرینان و اکثر افرادی که جوایز نوبل گرفتند، اختلال ADHD داشتند و دارند.
زیرا این اختلال سطح انرژی و خلاقیت مغزی را بسیار بالا میبرد و باعث می شود از افراد عادی جامعه توانایی جسمی و روحی بالاتری داشته باشند.
افرادی شیطون، پرتحرک، پرحرف، خلاق و سرکش .
اما چگونه توانستم با داشتن اختلال ADHD بعنوان یک مربی، مشاور، کوچ ، مدرس و نویسنده موفق بشوم؟
اکثر افراد بر روی نقاط ضعف خود توجه می کنند و از نقاط قوت خود غافل هستند.
من هم در ابتدا تحت تاثیر جامعه خودم را در 15 سال زندگی کارمندی قایم کردم . می خواستم در یک گوشه باشم و کسی من را نبیند ولی درون نا آرام من به من اجازه نمی داد و هر بار با چالش بسیار سختی روبرو می شدم که از حل کردن آن لذت می بردم و هر بار احساس می کردم که قوی تر شدم. و کم کم خودم خودم را در چالش های جدید و مختلفی درگیر می کردم و کارهایی انجام می دادم که در آن تجربه نداشتم و این احساس خوبی به من می داد.
اولین تجربه کار بعنوان مسوول روابط عمومی
اولین تجربه تدریس در بهترین دانشگاه دولتی
اولین تجربه کار بعنوان مدیر منابع انسانی
اولین تجربه کار بعنوان مشاور منابع انسانی
اولین تجربه کار بعنوان مشاور شغلی
اولین تجربه کار بعنوان کوچ
اولین تجربه کار بعنوان منتور منابع انسانی
اولین تجربه نوشتن کتاب
تمرکز بالای من بر روی مطالعه و یادگیری – تمرکز بالای من بر روی شبکه سازی – تمرکز بالایم بر روی نقاط قوت و مهارت هایم باعث شد که بدون داشتن مربی و کمکی هر سال تغییرات شغلی مثبت و حرکتی رو به جلو داشته باشم.
سال 87 شروع کردم به شناختن خودم . لیستی از مهارت ها و توانایی هایم نوشتم. اینکه در کجا و چه کارهایی قوی هستم. در حال انجام چه کارهایی خوشحال هستم و تجربه چه کارهایی من را خوشحال می کند و بعد از ان فقط آن کارهایی که در آن مهارت و توانایی داشتم و حال من را خوب می کرد انجام دادم.
تصمیم گرفتم که که من بعد فقط روی خودم، نقاط قوت و اهدافم متمرکز شوم و اجازه ندهم هیچ کسی من را از مسیری که انتخاب کردم دور کند.
سال 94- 96 برای من یک سفر قهرمانی بسیار سخت و وحشتناک بود که از چالش های آن با سربلندی بیرون آمدم و تنها مطلبی که به من در این سفر سخت کمک کرد این بود که خودم را باور داشتم و می دانستم از زندگی چه می خواهم و چه انتظاری دارم و ارزش ها و باورهای مثبت و محکم درونی داشتم و می دانستم که نقاط قوت و توانایی های من چیست و چگونه باید از آنها کمک بگیرم تا از چاه ها و چاله ها بیرون بیایم.
هنوز هم تمرکز جامعه بر روی کلیشه ها و عادات و نقاط امنی است که با انها خودشان را توجیح میکنند و دیگران را توبیخ…
هنوز هم جامعه با تمام وجود سعی دارد به من بفهماند که متفاوت هستم و رفتارهایم با هنجارهای جامعه متناسب نیست…
هنوز هم جامعه می خواهد من را مجبور کند که در قالب های کلیشه ای رفتاری مورد پسند خودشان قرار بگیرم……
شاید بعنوان یک دهه پنجاهی مورد پذیرش والدهای سرزنشگر و سرکوبگر جامعه ایران نیستم ولی خوشحالم که بچه های دهه هفتادی به پایین فضای خوبی برای خود بودن و حفظ سبک زندگی شخصی خودشان دارند.
اما من میدانم که بعنوان یک ADHD پذیرش چارچوبها و قوانین قدیمی و سنتی برای من مرگ استعدادها و توانایی هایم می باشد و با شناختی که از خودم دارم لی لی کنان از کنار تمام توهین ها و تهمت ها و آزار ها رد می شوم و نقاط قوت و ارزش هایم را چراغ راهم کردم تا در مسیر رسالت فردیم قدم بگذارم.
از همه سخت تر من یک زن هستم در جامعه ای که زن بودم من را نشانه ضعف می داند و حال انگ بیمار بودن نیز بر من می چسباند. زنی که در سن 40 سالگی همانند دختران 25ساله رفتار می کند و کلیشه ها و چارچوب های جامعه را نمی پذیرد ولی به شدت به اخلاقیات و ارزش های انسانی پایبند است و خط قرمزهای ارزشی زیادی دارد.
و حال این می خواهد نقش یک استاد را برای جوانان بازی کند ، الگوی انها باشد و بعنوان مربی راهگشای همه باشد.
برای من رسیدن به موفقیت صد برابر سخت تر از افراد عادی جامعه بود زیرا مدرس و مربی بودن در کنار گذراندن سیکل های خلقی خاص ADHD و هیجانهای رفتاری کار بسیار سختی است.
اما من توانستم و می توانم
بنابراین با افتخار می گویم که من یک زن 40 ساله هستم که با داشتن اختلال ADHD بعنوان اولین مربی مسیر شغلی در کشور ایران با سه تخصص در سه رشته مختلف ولی مرتبط در جامعه ای سنتی شاغل و موفق هستم.
نویسنده: محبوبه مظاهری
اول خرداد 1398
1 دیدگاه. دیدگاه جدید بگذارید
من هم با خواندن مسیری که طی کرده اید پر از انرژی توانستن و تحسین شدم و بسیار از شنیدن داستان رشد شما لذت بردم و برایتان آرزوی سعادت روز افزون دارم. مسیری که طی کرده اید من را به یاد فیلم ذهن زیبا انداخت. شما هم ذهن زیبایی دارید.