شجریان تاریخ موسیقی و هنر کشور ما از هشتاد سال گذشته نه از هزار سال گذشته تاکنون بود. شعر و موسیقی و آواز ایرانی را زنده کرد بطوریکه در خانه هر ایرانی نوای او پیچیده است. تاریخ زنده کشور ایران بود و با هنرمندانی بزرگ شده و زندگی کرده بود که دیدار آنها حسرت تک تک ما بود. آوایش عالم معنا را به زمین آورد و نوای بهشتی را بر آسمان طنین افکند. کوه دماوند موسیقی آواز و شعر عصر کنونی بود که با رفتن ادبیات و هنر ایران تنها شد.
محمدرضا شجریان با تحقیق و مظالعه و مشق و تمرین موسیقی و ساز و آواز را در حضور اساتید برتر ایرانی اموخت و جنان تحریر و آواز ایرانی را در گلوی او اجرا نمود که نوایش جهانی شد و امروز همه فرهیختگان به عزای او نشسته اند.
بزرگ زاده و بزرگ منش بود. با همراهی همسرش، فرزندانی پرورش داد که بوی آوای پدر و مجری آواز ایرانی هستند و فرزندانش به سادگی در بین مردم زندگی می کنند. بین شجریان و مردم فاصله ای وجود نداشت و هیچگاه خودش را برتر از مردم نمی دانست.
شجریان همیشه از مردم حمایت کرد و صدای ملت بود. همیشه خود را خدمتگذار مردم می دانست و از مردم برای انجام کارهایش اجازه می خواست مانند مردم و بین مردم زندگی می کرد و آداب و رسوم ایرانی و سنتی رایج بین مردم را با افتخار اجرا می کرد.
خاطرات کودکی و نوجوانی با با نوای آواز او عجین شده است . هر آواز او خاطره ای خوش برای ما به ارمغان آورد.شجریان یادآور خانواده گرم ایرانی و آداب و سنن و فرهنگ اصیل ریشه دار خاک ایران است که در دل و جان ما ریشه کرد.
محمدرضا شجریان خاطرات خوش و شادی و معنا و مفهوم را به زندگی ما آورد و در یاد و خاطر ما تا ابد خواهد ماند ، انچنان که شاهنامه و فدوسی هزارسال است با ایرانیان زنده است و زندگی می کند.
سفرت بسلامت خسرو آواز ایران، شهنشاه شیرین دهنان، روح خردمند و اصیل فرهنگ کهن ایرانی که انسان بودی مانند یک انسان زندگی کردی و از خود انسانیت بر جا گذاشتی.
ای کاروان آهسته رو…. آرام جانم میرود….
نویسنده محبوبه مظاهری
برای روزنامه آسیا