نگرش چیست ؟

فرض کنید که کنار یک پنجره ایستاده‌اید و از شیشه این پنجره بیرون را نگاه می‌کنید. لحظه‌ای تصور کنید که شیشه‌ای که از بیرون را نگاه می‌کنید با گرد غبار و دود ماشین آلوده است. با این اوصاف شما افراد و اشیاء بیرون را چگونه می‌بینید؟ آیا باوجود این کثیفی روی شیشه بیرون را همان‌طور که هست می‌بینید؟ نگرش هم مثل این شیشه‌ی پنجره است. اگر این شیشه کثیف و آلوده باشد نگرش شما منفی و اگر شیشه پنجره‌تان تمیز و شفاف باشد نگرش شما مثبت خواهد بود.

نگرش مانند فیلتری است که در ذهن شماست. تصور کنید که باوجود این فیلتر با دنیای بیرون مواجه می‌شوید. شما دنیا را چگونه می‌بینید و از آن چه درکی دارید؟ آیا شما دنیا را با عینک خوش‌بینی نگاه می‌کنید. یا دنیایتان را با بدبینی نگاه می‌کنید و از آن تصور منفی دارید؟ نگرش مثل عینکی است که بر چشمان خود می‌زنید و از پشت آن عینک به جهان نگاه می‌کنید. اگر نظر شما این است که نصفه‌ی پر لیوان را می‌بینید من نظرم این است که باید به لیوان آب توجه کنید. اصلاً به آبی که در ظرف بزرگ‌تری است نگاه بکنید. نصفه پر لیوان کافی نیست. باید ببینید که آب لیوان از کجا آمده است؟

اینکه شما نصفه خالی لیوان را می‌بینید یا اینکه شیر آب را می‌بینید نگرش شما نسبت به آبی که وجود دارد را نشان می‌دهد. این نگرش شماست که دنیا را زیبا و یا برعکس دنیا را زشت نشان می‌دهد. این نگرش شماست که باعث می‌شود رفتارهایی را داشته باشید که دیگران را آزرده و یا خوشحال کند. اگر با شخصی در حال گفتگو هستید و نگرشتان نسبت به او مثل دیدن او از پنجره کثیف باشد احتمال اینکه او را کثیف ببینید بسیار زیاد است.

یادتان باشد که او به‌خودی‌خود کثیف نیست شما او را کثیف می‌بینید. اگر او را کثیف بینید عکس‌العملتان نسبت به این نگرش چیست؟ کاملاً مشخص است که شما از دیدن او حال خوبی نخواهید داشت؛ و اگر برعکس پنجره دیدتان تمیز باشد او را مانند خودش تمیز می‌بینید و احتمال اینکه از او خوشتان بیاید زیاد خواهد بود.

لحظه‌ای به خودتان فکر کنید. شما چگونه به توانایی‌های خود نگاه می‌کنید. آیا فکر می‌کنید که نمی‌توانید کاری را انجام دهید؟ یا اینکه فکر می‌کنید که انسان توانمندی هستید که می‌توانید هرکاری که دلتان بخواهد انجام دهید؟ در اینجا نوع فکر کردن به توانایی‌هایی که دارید نگرش خود را نسبت به خودتان نشان می‌دهد. دوباره به خودتان فکر کنید. بینید انسانی هستید که در مواقعی که با مسائل روبرو می‌شوید دنبال راه حل‌ها می‌گردید و یا اینکه دنبال این هستید که بگویید نمی‌توانم این مسأله را حل کنم و در مسائلتان غرق می‌شوید؟

باز هم فکر کنید. ببینید که در هنگام ارتباط با دیگران در وجود دیگران دنبال ایراد می‌گردید و یا اینکه به‌خوبی‌هایی که در آن‌هاست نگاه می‌کنید؟ نگرشتان نسبت به آنچه از دست می‌دهید چیست؟ آیا فکر می‌کنید که دنیا با شما رفتار خوبی ندارد و در همه حال انسان بدشانسی هستید و یا نگرشتان این است که اگر چیزی را ازدست‌داده‌اید در عوض چیزهای بهتری دارید که هنوز آن‌ها هستند.

ببینید بیشتر به نقاط ضعفتان نگاه می‌کنید و یا اینکه همه تمرکزتان به نقاط مثبت وجودتان است. این‌ها همه نگرشتان را نشان می‌دهد. نگرش شما نسبت به دنیا. نگرش شما نسبت به توانایی‌هایتان. نگرش شما نسبت به دیگران و نگرش‌های دیگری که دارید.

من همیشه این را گفته‌ام که ما نمی‌توانیم دیگران را تغییر بدهیم. تنها شخصی که باید تغییر کند ما هستیم. ما هستیم که باید شیشه پنجره نگاهمان را عوض کنیم. باید توجه کنیم که دنیا را چگونه می‌بینیم؟ با کدام نگرش به زندگی نگاه می‌کنیم؟ نگرش مثبت یا نگرش منفی؟ اگر در دنیایی که در آن زندگی می‌کنید دنبال شادی، موفقیت، مهربانی، صمیمیت، انسان‌های خوب و مهربان، دوستی، ثروت، سلامتی و هزاران مورد خوب می‌گردید متأسفانه اشتباه می‌کنید. چیزی که شما را شاد، موفق، مهربان، ثروتمند، سلامت می‌کند را در درونتان بیابید. این همان نگرش شماست.

همیشه این جمله هنری فورد را با دیگران به اشتراک می‌گذارم که می‌گفت: اگر فکر می‌کنید که می‌توانید، می‌توانید و اگر فکر می‌کنید که نمی‌توانید، نمی‌توانید. اگر نگرش شما نسبت به توانایی‌تان این است که نمی‌توانید کاری را انجام دهید، این نگرش تمام توانایی‌تان را می‌گیرد و شما اگر هم قادر به انجام آن کار باشید، باز هم با این نگرش منفی نمی‌توانید آن کار را انجام دهید. با این مثال باید متوجه شده باشید که این نگرش شماست که شما را توانمند و یا ناتوان می‌کند.

شرایط شما نتیجه‌ افکاری است که قبلاً در سر داشته‌اید

باورها و افکاری که قبلاً داشته‌اید الآن شما را به اینجا رسانده است و افکار و باورهای امروزتان شما را به چیزی که می‌خواهید تبدیل خواهد کرد. لحظه‌ای به گذشته‌تان فکر کنید. ببینید که باورهای شما در مورد موقعیت مالی‌تان چگونه بوده است؟ آیا فکر می‌کنید که پا کافی ندارید و نمی‌توانید پول کافی برای داشتن زندگی راحت به دست آورید؟ با این افکار چطور فکر می‌کنید که باید انسان ثروتمندی باشید. شما پرورش این افکار در ذهنتان هرگز انسان ثروتمندی نخواهید شد؛ زیرا افکارتان باعث می‌شود نتوانید به سمت ثروت حرکت کنید. نگرش شما نسبت به خودتان و ثروت نگرش منفی است.

این قانون در مورد همه جوانب زندگی‌تان هم صدق می‌کند. روابط شما با دیگران، سلامتی، موقعیت مالی، فروش، خوشبختی، شادی.

برای اینکه بتوانید شرایطتان را تغییر دهید باید افکارتان را تغییر دهید. اگر راهی را می‌روید و به مقصد نمی‌رسید، پس مسیرتان اشتباه است، مسیری دیگر را انتخاب کنید.

پیشنهاد می‌کنیم کتاب تئوری تغییر را تهیه کنید. در این کتاب تکنیک‌های ایجاد تغییرات مثبت و مفید در زندگی توسط دانش ان.ال.پی شرح داده شده است. برخلاف نظرات و گفته‌های مرسوم تغییر سخت نیست. کافی است که بخواهیم تغییر  کنیم. کافی است تغییر را انتخاب کنیم. در این صورت با استفاده از ان.ال.پی و تئوری تغییر می‌توان به راحتی تغییر کرد.

افکارتان را تغییر دهید

اگر همیشه نتایج نامطلوبی می‌گیرید، این نتیجه افکارتان است. خبر خوب این است که با تغییر افکار نگرش شما هم تغییر پیدا می‌کند. با تغییر افکارتان نتایج نیز تغییر پیدا می‌کنند. چیزی در ذهن ماست که همیشه با ما گفتگو می‌کند. این گفتگو ممکن است که مثبت باشد و یا اینکه علیه ما باشد.

اگر گفتگوهای درونی شما همیشه درباره این است که شما توانایی کافی برای انجام کاری را ندارید و یا اینکه همیشه از خودتان بد می‌گویید و از خودتان انتقاد می‌کنید در حال گفتن نگرشتان نسبت به توانایی‌های خود هستید. گفتگوهای ذهنی‌تان هم باعث موفقیت و یا عدم موفقیت شما خواهند شد. اگر به خودتان می‌گویید که من می‌توانم فلان کار را انجام دهم پس به سراغ آن کار رفته و باقدرت تمام آن را انجام می‌دهید. برعکس آن هم می‌تواند اتفاق بیافتد و شما با گفتگوهای درونی منفی نگرشتان را نسبت به توانایی‌هایتان منفی کنید و خودتان را ناتوان کنید.

تصاویر ذهنی‌تان را تغییر دهید

به یاد داشته باشید که افکار شما تصاویر ذهنی شما را می‌سازند. دقت کنید که خود را چگونه می‌بینید؟ آیا خودتان را با توانایی بسیار بالا می‌بینید که می‌توانید هر کاری را انجام دهید؟ اگر این‌گونه می‌بینید به شما تبریک می‌گویم، نگرش شما نسبت به خودتان و توانایی‌هایتان مثبت است. تصاویری که در ذهن می‌سازید.

در مورد دیگران همه این‌گونه عمل می‌کنید. آیا دیگران را مهربان می‌بینید یا خشن و بداخلاق؟ آیا همسر خود را انسانی خودخواه می‌بینید یا شخصی می‌بینید که به فکر شما و خانواده است؟ نگرشتان نسبت به اتفاقاتی که می‌افتد چیست؟ برای درک بهتر این موضوع بهتر است به مثال زیر توجه کنید.

فرض کنید همسر شما در رأس ساعت ۴ بعدازظهر از محل کارش خارج می‌شود. یک روز کارها طبق روال خود پیش نمی‌رود؛ یعنی اینکه اگر قبلاً همسر شما ساعت ۴:۳۰ دقیقه در منزل حاضر بود و آن روز ساعت ۸ شب شده است و همسرتان هنوز به خانه نیامده است. تلفن او هم در دسترس نیست و شما نمی‌توانید هیچ‌گونه ارتباطی با او داشته باشید.

در اینجا ممکن است دو نوع تصویر در ذهن شما در حال پخش باشد. تصویر اول این است که همسرتان را در حال گردش با فرد دیگری ببینید که بدون توجه به شما و نگرانی‌تان به همراه آن شخص در حال خندیدن است. اگر تصور کنید که همسرتان به همراه آن شخص که ازنظر شما غریبه است وارد کافی‌شاپ شده و مشغول خوردن قهوه است چه نگرشی در شما ایجاد می‌شود؟ آیا او را انسانی خیانت‌کار نمی‌دانید؟ اگر او به منزل بیاید، شما با او چگونه رفتار می‌کنید؟ آیا به‌محض ورود او شروع به پرخاش گری نمی‌کنید؟ دیگر چه احتمالاتی وجود دارد؟

حال به تصویر نوع دوم می‌پردازیم. تصویر نوع دوم این‌گونه است:

همسرتان را با صورتی خونی می‌بینید که تصادف کرده است. او را در حالی می‌بینید که روی تخت بیمارستان خوابیده است و پزشکان صورت و بدن او را بررسی می‌کنند. فکر کنم باید متوجه منظور من از این مثال شده باشید. شما خودتان و دیگران را در ذهن خود چگونه می‌بینید؟ این چگونه دیدن نگرش شما را می‌سازد.

به این نکته توجه کنید و تصاویر ذهنی خود را اصلاح کنید. اگر به این تصاویر دقت کافی داشته باشید می‌توانید نگرشتان را اصلاح کنید. با اصلاح تصاویر می‌توان زندگی را تغییر داد.

نگرش شما در مورد زندگی، خودتان و دیگران باعث می‌شود که رفتارها و احساساتی را تجربه کنید که حاصل آن نگرش است. پربار بودن زندگی شما کاملا بستگی به این دارد که شما به خودتان چگوه نگاه می‌کنید و با خودتان چگونه حرف می‌زنید. اگر به خودتان مانند انسان ضعیفی نگاه می‌کنید که قادر نیست زندگی خود را اداره کند ویا این انسان نمی‌تواند سالم باشد.

همچنین اگر به خودتان مثل انسانی نگاه کنید که نمی‌تواند ثروتمند شود. یا اینکه مدام در ذهن با خودتان بد حرف می‌زنید و لحن گفتارتان با خودتان طوری است که خود را ضعیف و بدبخت خطاب می‌کنید، به همانی تبدیل می‌شوید که تصور می‌کنید و به زبان می‌آورید.

پس بهانه نیاورید که نمی‌توانید زندگی‌تان را تغییر دهید. این شما هستید که سرنوشت خود را می‌سازید. بستگی دارد که نگرش‌تان نسبت به خودتان، دیگران و زندگی چیست؟ این نکته را به یاد داشته باشید- نگرش همه چیز است

برگرفته از سایت آموزش ان ال پی